به گزارش ایسنا، صبح جمعه ۱۳ دی ۹۸ با خبری تلخ و باورنکردی برای ایرانیان و حتی جهانیان آغاز شد. سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و فرمانده نیروهای مقاومت منطقه که از یمن تا لبنان و از عراق تا افغانستان نیروهای جبهه مقاومت که در مقابل مرتجعین خاورمیانه و مستکبرین جهانی ایستادگی میکردند چشم امید به اقدامات او داشتند، در حمله پهپادی نیروهایی آمریکایی و به دستور دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده در اقدامی تروریستی به شهادت رسیده بود.
با قطعی شدن خبر سیل تسلیتها و ابراز همدردی از سوی مردم ایران آغاز شد. از مردم کوچه و خیابان گرفته تا چهرههای مشهور هنری و ورزشی با ارسال پیام و به اشتراک گذاشتن عکسهایی از سردار مقاومت، ناراحتی خود را از این اقدام تروریستی دولت آمریکا و شهادت فرمانده محبوبشان اعلام کردند. در این میان سیاسیون و فعالان سیاسی و اجتماعی هم از قافله عقب نمانده و هر کدام به نوعی با انتشار بیانیههایی شهادت سردار سلیمانی را تسلیت گفتند و از این اقدام تروریستی دولت آمریکا ابراز انزجار کردند.
این شاید اولین باری بود که یک نام، تمام مردم ایران را با هر گرایش سیاسی و نوع تفکری، کنار یکدیگر جمع میکرد. روسای قوا، مراجع تقلید، وزرای کابینه، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، فرماندهان ارتش و سپاه، روسای سازمانها و نهادها، ائمه جمعه، استانداران، فرمانداران و شهرداران و ... با هر نوع گرایش سیاسی شهادت سردار سلیمانی را تسلیت گفتند. از سید محمد خاتمی تا محمود احمدینژاد، از نهضت آزادی تا جبهه پایداری، از انجمن قلم تا انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، از محمود دولتآبادی تا عطاءالله مهاجرانی! نام حاج قاسم، گویی همه اختلافات ریز و درشت سیاسی را کنار زده و به دردی مشترک برای اقشار مختلف ایران بدل شده بود.
البته در این میان حساب دشمنان مردم ایران که از طرفی آمریکا را به تحریم و جنگ علیه ایران تشویق میکنند و از سویی مزورانه سنگ حمایت از ایران را به سینه میزنند از مردمی که با تمام وجود فشارهای همهجانبه به کشور را تحمل کرده و در سوگ سردار محبوبشان نشستهاند جداست، چرا که مردم سوگوار ایران، امثال رضا پهلوی، مریم رجوی، مسیح علینژاد و ... و رسانههایی مثل بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، منوتو و ایران اینترنشنال و کارکنان و وابستگانشان را که در شهادت سردار مقاومت به هلهله و شادی پرداختهاند، با وجود تکلم به زبان فارسی اساسا ایرانی نمیدانند.
شهید سلیمانی در طول زندگی خود نشان داد میتوان دایرهای به وسعت ایران و جبهه مقاومت ترسیم کرد و مرزهای خودی و غیرخودی را از میان برد و بدون نگاه به دین و نوع تفکر آدمیان، تنها برای نجات انسانها از اقدامات وحشیانه تروریستهایی چون داعش، جبهه النصره، القاعده و ... و حامیان غربی-عبری-عربی آنها برای رسیدن به صلح و آرامش جنگید. شهادت حاج قاسم هم مرزی میان حق و باطل کشید و دست کسانی را که به اسم وطندوستی با قاتلان او همداستان شدهاند، رو کرد.
اتحادی که بعد از ترور حاج قاسم در میان همه گروهها و احزاب ایرانی از چپ چپ تا راست راست شکل گرفته، میتواند به نقطه عطفی برای آشتی ملی بدل شود. در سیاست همیشه اختلاف نظر در زمینههای مختلف وجود داشته و دارد، اما شهادت سردار سلیمانی نشان داد که میتوان در بزنگاههایی خاص با کنار گذاشتن همه اختلافات، تنها و تنها به یک نام یعنی ایران فکر و توطئههایی را که دشمنان تلاش میکنند با حربههای مختلف علیه ایران و این مقاومت مقدس انجام دهند، خنثی کرد. شهادت سردار سلیمانی نشان داد که نام و راه حاج قاسم، فراتر از مرزبندیهای سیاسی و به وسعت مرزهای ایران و آزادگان جهان است.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است