صحبت از مردی است که شش ماه نسیه کار کرد و برف روی زمین را هم خودش پارو زد، اما حالا طایفه نمکنشناسها بالا و پایین او را میجنبانند که چرا گفته دوست ندارد با سرپرست فعلی کار کند؛ واو به واو همان حرفی که قبلا کیروش و برانکو زده بودند. آقای سرپرست، دستیار اسبق امیر قلعهنویی در تیم ملی، همان کسی است که برای مدت طولانی اینستاگرام تیکدار باشگاه را غصب کرده بود و آخرش هم جز به زور آژانکشی و شکایت پس نداد، بماند که تکلیف منافع عاید از این صفحه چه شد و کجا رفت. تینایجرهای مرعوب لایک و کامنتهای اجارهای، جاهلانه و شکمسیر مینویسند: «کالدرون که کاری نکرده. این تیم پرستاره بدون مربی هم قهرمان میشد.» اینها اما یادشان نیست لیگ هشتم، پرسپولیس با رحمان رضایی و آقا کریم و علی کریمی و نیکبخت و خلیلی و ابراهیم توره، زیر نظر همین افشینخان پیروانی دستهبیل هم نبرد، چه برسد به جام. بامزه است که در آن تیم قهرمان هم ناگهان پیروانی جانشین قطبی شد؛ بگذریم! آن فصل کذایی اما آغاز نکبت نهساله تیم بود؛ سلامی به عصر فنا، سجده بقا. نکبتی همیشه نزدیکتر از آنچه تصور میکنید. جالب است که در این بلبشو هیچکس نمیپرسد چرا کالدرون به کریم باقری نگفت و نمیگوید نرو و چطور ستون ایرانی قهرمانیهای این چند سال، ده برابر برانکو قربانصدقه خلف آرژانتینیاش میرود. نمیپرسند، چون جواب را میدانند!
بزنید و همه چیز را بشکنید. به خاطر میز و صندلیتان به کالدرون لقب «دزد» بدهید؛ به کسی که رسما پنجره جذب بازیکن خارجی با پورسانت دلاری را بست و بیرانوند را سه روز بعد از پیشنهاد قرضالحسنه هشتاد هزار دلاریاش به نیمکت چسباند. او دزد است و لابد شما سالمید؛ شما که بوقچی قلچماقتان در روز قهرمانی نیمفصل علیه سرمربی پست آتشین منتشر میکند؛ کاملا فیسبیلالله! سرزمین من از این خوابهای متصل به کابوس، از این خادمکشیها و خائننوازیها کم نداشته. آسوده باشید رفقا!
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است