آفتاب

درباره رضا عبدی | پدر جمعه ایرانی

درباره رضا عبدی | پدر جمعه ایرانی

رضا عبدی در۲۳ آبان ۱۳۹۸ خورشیدی و پس از گذران چندین ماه کسالت در بیمارستان درگذشت. او ۴۵ سال در رادیو فعالیت مستمر داشت و فعالیت‌هایی همچون اجرای برنامه، نویسندگی، کارگردانی نمایشنامه‌های رادیویی و بازیگری را طی این سال‌ها تجربه کرده‌است. شنوندگان رادیو، بویژه طرفداران برنامه طنز صبح‌های جمعه، صدای او را در قالب کاراکتر «آمیز عبدالطمع» سابق در «صبح جمعه با شما» و «عبدل بیزینس» در «جمعه ایرانی» می‌شناسند.

ایرنا: رضا عبدی در ۱۳۱۰ خورشیدی در تهران متولد شد. پس از گذراندن دوره تئاتر که در تئاتر تهران سابق (نصرفعلی) تشکیل شده بود، مدیر تئاتر تهران با ایشان قراردادی منعقد کرد که به عنوان یک هنرپیشه حرفه ای از پائیز ۱۳۳۲ خورشیدی در تئاتر تهران مشغول به کار شد که او علاوه بر تئاتر در رشته های مختلف هنری مانند سینما و رادیو و تلویزیون نیز به فعالیت پرداخت و در این مدت در صحنه تئاتر آثار بهترین نویسندگان دنیا را اجرا کرد و با کارگردان های بزرگ تئاتر از جمله خان برتا نوشین و محمدعلی جعفری، رفیع حالتی، اصغر گرمسیری، دکتر مهدی نامدار، دکتر فتح الله والا همکاری داشت.


او همچنین از ۱۳۳۴ خورشیدی در فیلم های سینمائی نیز حضور فعالی داشت تا اینکه پس از مدتی بستری شدن در بیمارستان و  به‌دلیل کهولت سن و کسالت صبح روز ۲۳ آبان ۱۳۹۸ خورشیدی در ۸۸ سالگی در تهران درگذشت. او در مستندی به نام دیدار با رضا عبدی به کارگردانی محسن عبدی که درباره اش ساخته شده درباره محل تولد و دوران کودکی خود این گونه گفته که در یکی از محله‌های قدیمی تهران به نام چهارراه سرچشمه به دنیا آمده است. در بخش‌های دیگر این مستند به دوران کودکی این هنرمند، دوران تحصیل در مقطع ابتدایی و آن زمانی که انشای خود را پای تخته با کاغذ سفید می‌خواند، پرداخته شده است.


بازی در فیلم‌های کفش‌های میرزا نوروز، سفر جادویی، مردی از جنس بلور و سریال هزار دستان از جمله فعالیت‌های رضا عبدی در عرصه سینما و تلویزیون است. فیلمشناسی رضا عبدی در مقام بازیگر بدین شرح است: تهران روزگار نو (۱۳۷۸)، مردی از جنس بلور (۱۳۷۷)، پشت دیوار شب (۱۳۷۶)، زن امروز (۱۳۷۵)، سفر جادویی (۱۳۶۹)، هی جو (۱۳۶۷)، کفش‌های میرزانوروز (۱۳۶۴)، بر فراز آسمان‌ها (۱۳۵۷)، قرار بزرگ (۱۳۵۴)، قصه شب (۱۳۵۲)، آبشار طلا (۱۳۵۱)، اعجوبه‌ها (۱۳۵۱)، جهنم + من (۱۳۵۱)، فاتح دل‌ها (۱۳۵۱)، عشقی‌ها (۱۳۵۰)، مردان خشن (۱۳۵۰)، میعادگاه خشم (۱۳۵۰)، یک خوشگل و هزار مشکل (۱۳۵۰)، یک مرد یک شهر (۱۳۵۰)، مردی از جنوب شهر (۱۳۴۹)، دنیای پر امید (۱۳۴۸)، قصر زرین (۱۳۴۸)، نعره طوفان (۱۳۴۸)، نسیم عیار (۱۳۴۶)، عسل تلخ (۱۳۴۰)، آفت زندگی یا مرفین (۱۳۳۹)، آینه تاکسی (۱۳۳۹)، بچه ننه (۱۳۳۹).


پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا همزمان با درگذشت رضا عبدی هنرمند پیشکسوت و صداپیشه قدیمی به واکاوی فعالیت های هنری وی در رادیو پرداخته است:


رضا عبدی و فعالیت در رادیو


رضا عبدی نخستین نمایشنامه رادیویی خود را در ۱۳۳۳ خورشیدی به صورت زنده اجرا کرد. وی در این باره می گوید: هرگز آن لحظه حضور در این نمایشنامه را فراموش نمی کنم. شاید علتش به همان نقطه شروع بودنش برگردد چرا که من از ۱۳۴۶ خورشیدی تاکنون به طور پیوسته در رادیو فعالیت دارم، به گونه ای که رادیو به بخش جدا نشدنی زندگی من و خانواده ام بدل شده است. رادیو را از بچگی دوست داشتم. ۱۱ ساله بودم که رادیو را در خانه یکی از همسایه ها دیدم و از همان زمان دلبستگی خاصی نسبت به رادیو پیدا کردم. در آن زمان برای گوش کردن برنامه های رادیو به خانه همسایه مان می رفتم. همین عشق و علاقه باعث شد تلاش کنم خود را به رادیو برسانم. البته در آن زمان وارد شدن به رادیو کار بسیار سختی بود.


وی درباره تداوم حضور خود در رادیو می افزاید: روزهای دوشنبه ازساعت ۸ صبح تا حدود ۱۰ شب، همه کنار یکدیگر جمع می شویم تا برنامه جمعه ایرانی ضبط شود. در نظر بگیرید تنها عاملی که این جمع حدود ۵۰ نفری را کنار هم نگه می دارد. عشق، خدمت به مردم پاک و نیک اندیش جامعه ایرانی است. ما نیز همچون دیگر اقشار جامعه یک زندگی روزمره و عادی داریم که هر کسی بسته به شرایط خود مشغله هایی در زندگی شخصی خود دارد، اما در این روز آنها را برای ساعاتی کنار می گذاریم و با عشق و علاقه ای که نسبت به مردم داریم کار می کنیم.


تیپ های که در برنامه های رادیویی و به خصوص صبح جمعه با شما به وسیله گروه بازیگران آن خلق شد از جمله به یادماندنی ترین نقش هایی است که در ذهن مردم به یادگار مانده اند. آقای مُلَوَّن و آقای دست و دلباز توسط مرحوم منوچهر آذری و آمیز عبدالطمع به وسیله مرحوم عبدی ایفا شده از نمونه ای ترین این تیپ هاب ه شمار می رود. رضا عبدی در باره ایده به وجود آمدن و خلق این تیپ ها می گوید: این تیپ ها در واقع از خود جامعه انتخاب و توسط نویسندگان طناز برنامه خلق شده اند. آمیزعبدالطمع که در دهه های پیش یکی از تیپ های من در برنامه صبح جمعه با شما بود، الان به واسطه این که شغل خود را عوض کرده، اسمش نیز عوض شده و به عبدل بیزینس تبدیل شده که ۲ تا زن دارد. یک زن مسن که زن اول اوست و دیگری زن جوانی است که چند سالی است با او ازدواج کرده… عبدل بیزینس به کسب و کار خود وسعت داده و شرکتی هم در دبی دارد یا کاراکتر دکتر تصدقی که قربان صدقه بیماران خود می رود و شخصیت حاج بهمنی که مدیر خوش قلبی است که به تهران آمده و دوستان و فامیل خود را به تهران آورده و پست و سمت به آنها داده است. اینها، نمونه هایی کاریکاتورگونه از افراد جامعه هستند که به زبان طنز اجتماعی، وارد نقد رفتاری آنها می شویم.


وی درباره تیپ آمیزعبدالطمع می افزاید: او شخصی بود که در دوران جنگ، کالاهای مورد نیاز مردم را احتکار می کرد و بعد به واسطه همین زرنگ بازی هایش، کلاه سرش می رفت و از دست شاگردش حرص می خورد و غش می کرد. فکر می کنم در آن مقطع زمانی که این تیپ را کار کردم، خیلی ها با آن خندیدند و شاد شدند. حتی افرادی که برای مبارزه با دشمن و دفاع از این مرز و بوم به جبهه رفته بودند با تیپ آمیزعبدالطمع خندیدند.


رضا عبدی و صبح جمعه با شما


رضا عبدی در برنامه صبح جمعه با شما که از دهه ۱۳۵۰ تا دهه ۱۳۷۰ خورشیدی از رادیو ایران پخش می‌شد، نقش آمیز عبدالطمع را ایفا می‌کرد. عبدل بیزینس هم شخصیت دیگری بود که این صداپیشه در برنامه رادیویی جمعه ایرانی و در امتداد برنامه صبح جمعه با شما صداپیشه نقشش بود. این برنامه با تلاش گروهی از هنرمندان صداپیشه، مدت‌ها باب تفریح و خنده ایرانیان را در روز جمعه می‌گشود. برنامه جمعه ایرانی بعد از آن جایگزین صبح جمعه با شما شد و سپس برنامه رادیو جمعه جایگزین این برنامه شد. در نهایت اردیبهشت ۱۳۹۷ خورشیدی صبح جمعه با شما دوباره احیا شد. محبوبیت و شهرت این برنامه برای تلاش‌های منوچهر نوذری بود که او را با اجرای نقش‌هایی چون آقای مُلَوَّن» و آقای دست و دلباز مردم را به شادی و خنده وامی‌داشت. پایه‌گذاران این برنامه شاهرخ نادری، احمد شیشه‌گران، فرهنگ جولایی و صادق عبداللهی بودند.


رضا عبدی درباره برنامه جمعه ایرانی گفته است: برنامه جمعه ایرانی اولویت کاری من است. با این برنامه احساس می کنم شادی را به مردم هدیه می دهم و از این موضوع لذت می برم. من آموخته ام اگر بنده ای را بخندانی، عبادت کرده ای. البته منظور از خنداندن، مسخره کردن دیگران نیست، بلکه منظورم با هم خندیدن و بجا خندیدن است. جمعه ایرانی، یک برنامه متنوع، موزیکال، طنز، انتقادی و شاد است که سال هاست مورد توجه اقشار مختلف مردم واقع شده است. سن و سال هم نمی شناسد. روزی پدر بزرگی به من می گفت این برنامه را به اتفاق نوه هایش می شنود و این یک واقعیت فراگیر در مورد این برنامه است. جمعه ایرانی توانسته نسل های مختلف را کنار یکدیگر بنشاند و از شکاف فرهنگی بین نسل ها نیز جلوگیری کند. این برنامه سال هاست از رادیو پخش می شود و به نظر من راز ماندگاری آن، اتحاد و همبستگی عوامل برنامه است، زیرا ما همه یک هدف داریم و آن هم ارائه برنامه ای خوب و با کیفیت است. بین همه افرادی که در این تیم هستند رابطه ای دوستانه و محبت آمیز وجود دارد. کسی کاری را براساس وظیفه و عادت انجام نمی دهد، بلکه همه با عشق و علاقه کار می کنیم. اگر لازم باشد متنی را چند بار تکرار می کنیم تا کار با کیفیتی تولید شود. خوشبختانه حس همکاری و مهربانی بین افراد گروه برنامه جمعه ایرانی، حرف اول را می زند. سعید توکل، تهیه کننده برنامه و دیگر عوامل آن، نیاز جامعه امروز را می دانند و هر برنامه ای که از زبان خود مردم با آنها سخن گفته شود، بیشتر مورد توجه مردم قرار می گیرد.


منوچهر آذری از نقش آفرینان برنامه جمعه ایرانی درباره آشنایی‌اش با رضا عبدی گفت: من بچه که بودم وقتی به خیابان باربد ته لاله‌زار می‌رفتم، به دلیل بضاعتی که داشتم فقط عکس‌های رضا عبدی را که آن زمان به عنوان هنرمند تئاتر شناخته می‌شد، می‌دیدم. بعد از آن سال‌ها احساس کردم رابطه نزدیک و صمیمی با رضا عبدی دارم تا اینکه به رادیو آمدم. آمدن به رادیو، عشق و علاقه می‌خواهد مثل آقای عبدی که با اشتیاق کارش را ادامه داد.


عباس محبی از دیگر طنازان برنامه جمعه ایرانی درباره رضا عبدی این چنین اظهار کرد: یکی از شخصیت‌هایی که با لبخند همیشگی در کنار من بودند و من از او آموختم، رضا عبدی بود؛ ایشان یکی از هنرمندانی است که به موسیقی ایران واقعا اشراف دارد و من از تجربه‌های ایشان استفاده کردم. یکی از ویژگی‌هایی که «جمعه ایرانی» داشته، درس‌هایی است که از تجارب ارزشمند و اساتید بزرگواری همچون رضا عبدی آموختیم.


سعید توکل سردبیر و تهیه‌کننده برنامه جمعه ایرانی از دیگر افرادی است که درباره مستند دیدار با رضا عبدی و شخصیت مرحوم عبدی اینچنین می گوید: افتخار دارم با همین بضاعت کم این مستند کوتاه و ساده را ساختیم و حسرت می‌خوریم که ای کاش زودتر از این‌ها این کار را شروع می‌کردیم؛ ‌برای سایر هنرمندان که اکنون در میان ما نیستند؛ هنرمندانی از جمله مقبلی، مهین دیهیم، منوچهر نوذری، تابش و خیلی‌های دیگر که بر گردن رادیو حق داشتند. ما هیچ کاری انجام نداده‌ایم. حتی فکر و ایده ساخت این مستند از سوی همسر رضا عبدی بوده است. امیدواریم آغاز این کار برای مسوولان رادیو و مسوولان فرهنگی کشور بهانه‌ای باشد تا فرصت را در اختیار بگذارند و زحمات هنرمندان را به تصویر بکشند و همچنین جوانان با علاقه‌مندی بیشتری از این هنرمندان یاد کنند؛ از رضا عبدی که چگونه در این سال‌ها زحمات زیادی کشیده و تجربه داشته است.


وی همچنین به عنوان یکی از تهیه کنندگان مستند رضا عبدی درباره کیفیت مستند گفت: اگر کاستی در این فیلم بود، ببخشید. در طول یک سال نمی‌توان آیینه‌ای از فعالیت‌های ۶۰ سال تجربه را انعکاس داد.


رضا عبدی و تعریف هنرمند و راز مردمی شدن


رضا عبدی کارهنری را کاری بدون زمان و مکان می داند که با پشتوانه عشق و علاقه همراه است. وی دراین باره گفته است: کارهنری، زمان ندارد. این که کسی بگوید ساعت کاری من تمام شده و هشت ساعت است دارم کار می کنم، دیگر بس است و خسته شده ام، اینجا معنایی ندارد. کارهای هنری همان قدر که جاذبه دارد، سختی های خاص خودشان را هم دارد. گاهی زمان ضبط برنامه جمعه ایرانی به دلایلی طولانی تر از حد معمول می شود، اما همکارانم با توجه به عشقی که به کار خود دارند، سختی های آن را هم تحمل می کنند و اینجاست که عشق واقعی و کاذب از یکدیگر تفکیک می شود. می خواهم تاکید کنم جوانانی که به واسطه شهرت و معروف شدن می خواهند وارد این عرصه شوند به بیراهه می روند چون شهرت موقتی است و کار هنری فراز و فرودهای فراوانی دارد. وقتی وارد این حیطه شدند نباید فکر کنند دیگر همه چیز تمام شده و قله آرزوهای خود را فتح کرده اند. هنرمند در درجه اول باید نسبت به کشور خود متعهد باشد و احساس مسئولیت کند. اخلاق و منش نیک و حسن برخورد با مردم، راز موفقیت هر شخصی است. کسی که بخواهد نسبت به مردم فخرفروشی کند و به اصطلاح امروزی ها، کلاس بگذارد هنرمند مردمی نیست. بعضی هنرمندان این سرزمین به دیار باقی رفتند، اما کارهای خوب و ارزنده و حسن اخلاق آنها همچنان مورد تحسین دیگران است؛ هنرمندی که در قلب مردم جای دارد همیشه زنده است. وقتی هنرمندی، مردم را از صمیم قلب دوست داشته باشد به کارش عشق می ورزد که همین عشق و علاقه سبب می شود برای رسیدن به جایگاه واقعی خود در عرصه هنر بیش از پیش تلاش کند و تلاشی که هدفمند باشد، ارزشمند و ستودنی است.
کد N2283372

وبگردی