نگاهی به ادبیات تطبیقی در اساطیر ایران و یونان

ادبیات تطبیقی یکی از شاخه های مهم علوم ادبی معاصر است که خوشبختانه در کتاب ادبیات فارسی سوم انسانی نیز به آن توجه شده است وبرای نمونه به مقایسه دو داستان" دزد ومهتاب" از کاستن …

ادبیات تطبیقی یکی از شاخه های مهم علوم ادبی معاصر است که خوشبختانه در کتاب ادبیات فارسی سوم انسانی نیز به آن توجه شده است وبرای نمونه به مقایسه دو داستان" دزد ومهتاب" از کاستن باری فرانسوی و "شولم شولم" از کلیله ودمنه پرداخته است. همچنین داستان "کمند گیسو " موریس مترلینگ را با داستان" زال و رودابه" از شاهنامه مقایسه کرده است. اما بی شک یکی از بخش های زیبای ادبیات تطبیقی همسویی و همسانی ادبیات حماسی و شخصیت های اسطوره ای است.در این میان داستان ضحاک وفریدون در اوستا وشاهنامه، شباهت های بسیاری با اساطیر یونان دارد.با توجه به این که در کتاب زبان وادبیات فارسی عمومی پیش دانشگاهی به داستان ضحاک وکاوه آهنگر اشاره شده است ، در اینجا بعضی از نقاط مشترک بین اساطیر ایران و یونان را در این داستان مطرح می کنیم.
● در فصل ۳۲ بند هشن ،نسب نامهُ دهاک یا ضحاک به این صورت ثبت شده است: دهاک پسر ارونداسپ،پسر زئی ئی گاو،پسر ویر فشک ،پسر تاز،پسر فرواک،پسر سیامک،پسرمشیه،پسر گیورد.
● در اساطیر یونان نیز می خوانیم که فورسیس (phorcys)پدر توزا(Thoosa) بود و از زناشویی با خواهرش ستو (Ceto) فرزندانی مارفش به نام گرگن (Gorgon) و اژدهایی به نام هسپرین (Hesperien) پدید آورد.
● همانندی میان نام های "فرواک" و"فورسیس" و "توزا " و"تاز" با توجه به شخصیت مارفش هر دو دودمان یکی از موارد جالب ادبیات تطبیقی است.اما گذشته از همانندی نام ها می توان شباهت هایی میان شخصیت های اساطیری این دو خاندان را مورد بررسی قرار داد . فورسیس پدر گرگن های مارفش و اژدهای هسپرین بود واز زناشویی با هکاته (Hecate) صاحب دختری دیو گونه ونیمه آدم به نام سیلا (Scylla ) شد. در بند هشن نیز پانزده نژاد از هیولاواران به فرواک منسوب هستند.
● دهاک و گرگن مدوزا (Gorgon Medusa) ـــ یکی از سه خواهر گرگن که به جای مو،مارهایی در اطراف سرش تاب می خوردند ـــ نیز هردو در ابتدا پاک ونیک دل بودند ،اما گرگن بر اثر گناهکاری دچار نفرین آتنا(Athena) شد وبه موجودی که مارهایی بر روی سر داشت تبدیل شد.در شاهنامه نیز ضحاک فریب ابلیس را می خورد ودست به گناه می آلاید وبه همین دلیل دو مار بر دو کتف او می روید.
‌● از سوی دیگر همان گونه که در شاهنامه ابلیس،دهاک را بلایی برای نسل آدم در می آورد،تیامات(Tiamat) ـــ اژدهای عظیم اقیانوس ـــ برای پیش بردن ستیزه خود با خدایان، موجوداتی هیولایی می آفریند، که سرکرده آنها کینگو (Kingu) نام دارد .
● در اساطیر یونان مردوک(Morduk) برای کین خواهی و جنگ با تیامات می رود ودر اساطیر ایران فریدون به این کار گماشته می شود. مردوک گرزی گران داشت که با زخمی از آن کاسه سر تیامات را در هم شکست. فریدون نیز با گرزی گاو سر با ضحاک جنگید و او را اسیر کرد.
● و بالاخره فریدون از فره ایزدی برخوردار بود ودر اساطیر یونانی نیز آمده است که فروغی برفراز سر مردوک می تافت و ردایی از هیبت به او می پوشانید.
گفتنی است که در زمینه درفش فریدون و پرچم مردوک نیز نقاط اشتراکی وجود دارد که در اینجا برای جلوگیری از اطاله کلام از ذکر آن خودداری می کنیم
منابع:
آیین ها و افسانه های ایران و چین باستان،ج.ک.کویاجی،جلیل دوستخواه،شرکت سهامی کتابهای جیبی،تهران،۱۳۶۲
اساطیر یونان،راجر لنسلین گرین،عباس آقاجانی،سروش،تهران،۱۳۶۶
لغت نامه دهخدا
وبلاگ واژیک