شهریار پرهیزگار

دكمه Play ضبط را كه می زنی، شروع می كند به خواندن. صدایش خیلی به گوش ات آشناست. سالهاست جزء خوانی ماه رمضان تلویزیون غرق اوست. البته تا قبل از این كه شبكه قرآن ایجاد شود و انواع و اقسام …

دكمه Play ضبط را كه می زنی، شروع می كند به خواندن. صدایش خیلی به گوش ات آشناست. سالهاست جزء خوانی ماه رمضان تلویزیون غرق اوست. البته تا قبل از این كه شبكه قرآن ایجاد شود و انواع و اقسام صداهای معروف و غیر معروف، داخلی و خارجی و اسمایی كه حتی تا حالا به گوش ات هم نخورده! را ببینی و بشنوی!
كمتر CD قرآنی پیدا می كنی كه یك دوره ترتیل قرآن با صدای او را نداشته باشد. كمتر حافظ قرآنی را پیدا می كنی كه حداقل اسم او را نشنیده، حالا چه برسد به اینكه با نوارهای سه بار تكرارش قرآن را حفظ كرده باشد. «شهریار پرهیزگار» بر خلاف خیلی از چهره های برجسته قرآنی كشور، در میان عموم مردم هم نامی آشناست. شاید چهره اش را نشناسد، اما اسمش را بعید است نشنیده باشند. محجوب، آرام، جوان، با صفا و قرآنی شاید نخستین صفت هایی باشد كه با دیدن چهره او در ذهنت می گذرد كه البته واقعیتش هم همین است!
«پرهیزگار» را بیشتر از دوره ترتیل معروفش می شناسیم تا قاری قرآن بودن و هر چیز دیگر. شاید خیلی ها ترتیل او را از لحاظ فنی قبول نكنند، اما جسارت و خلاقیت یك جوان ایرانی در كنار تبحر و تسلط او بر فنون قرائت قرآن، واقعاً قابل ستایش است. خود من از همان دوران نوجوانی از مدافعان سرسخت پرهیزگار بودم و البته از علاقه مندان به او. جزو نخستین های ایران اسلامی است كه در مسابقات حفظ قرآن در سطح دنیا شركت كردند. متولد مرداد ،۱۳۴۳ بچه تهران. شاید مادرش وقتی دعا و قرآن را با آهنگی حزین در خانه می خواند، فكرش را هم نمی كرد این كار او تأثیری روی شهریار كوچك عزیزش می گذارد كه حالا طنین صدای همان كودك ۴۰ سال پیش، در خانه های دیگر و در گوش كودكان علاقه مند به قرآن، پخش می شود.
«یكی از تفریحات كودكی من این بود كه گوشه ای می نشستم و مسابقه ای قرآنی برای خودم ترتیب می دادم، خودم را قاری تجسم می كردم و احساس می كردم از من برای اجرای برنامه دعوت شده و در شروع مسابقه من باید بخوانم، بعد با یك لحن و وضعیت خاصی شروع به خواندن می كردم، خانواده كه این را می دیدند، بیشتر توجه شان جلب شد و مرا به جلسات قرآن راهنمایی كردند.»
مثل خیلی دیگر از قرآنی های تهران، در جلسات استاد مولایی شركت می كرده و آنجا حافظ قرآن شده، قبل از انقلاب ۱۳ سال كه داشت، نخستین تجربه رسمی اش در فعالیت های قرآنی، نخستین كار سیاسی اش هم بود! مسابقات قرآن مسجد لاله زار در مقابله با رژیم طاغوت برگزار شده بود و شهریار آنجا آیاتی از سوره یوسف را به زیبایی خواند.
در نگاه اول هرچقدر فكر كنی هیچ ربطی بین او و مدرك تحصیلی اش پیدا نمی كنی، مهندسی كامپیوتر دانشگاه شهید بهشتی، اما بعد می فهمی كه حتی چند تا كتاب مربوط به رشته اش را هم ترجمه كرده. از معدود حافظ های ایرانی است كه در مسابقات عربستان اول شده (این كه می گویم معدود، دلیلش را باید از عرب ها پرسید!)
بهترین خاطراتش، دست بوسی حضرت امام و رفتن به داخل كعبه است. داوری مسابقات خیلی سطح بالا، تدریس و تربیت مربی، شركت در تصمیم سازی برای امور قرآنی كشور، رفتن به كشورهای خارجی برای تبلیغ و... از فعالیت های قرآنی اكنون اوست. نقش «شهریار پرهیزگار» در ایجاد «جریان حفظ قرآن» در ایران بعد از انقلاب، غیر قابل انكار است. كمتر حافظ قرآنی پیدا می كنید كه خاطره ای از صدای گرم پرهیزگار، از دورانی كه قرآن حفظ می كرده، در ذهنش نمانده باشد. نام او با «حفظ قرآن» عجین شده. بیشتر از آنچه تدریس ها، تربیت مربی، تألیف كتاب در زمینه حفظ قرآن، شركت و درخشش فوق العاده او در مسابقات ملی و جهانی در دهه ۶۰ و اوایل دهه ،۷۰ شركت در تصمیم سازی های كلان قرآنی كشور، او را به «جریان ساز حفظ قرآن» تبدیل كند - كه البته این ها هم مؤثر بوده است - صدای گرم و دلنشین، خلاقیت و نوآوری، تسلط بر قرائت قرآن و از همه مهمتر اخلاص و صفای او هنگام خواندن دوره كامل ترتیل قرآنش بوده كه نقشی بی بدیل در ایجاد موجی از شور و علاقه نسبت به حفظ قرآن در كشور داشته است. حرف هایی هم برای فعالان قرآنی دارد: «فعالیت های قرآنی كشور باید از این حالت ضعیف، پراكنده و غیر تشكیلاتی خارج شود و مورد توجه مسئولان قرار گیرد، باید میان عناصر قرآنی، همدلی واقعی ایجاد شود، آنها باید در موضعگیری هایشان همواره تمایلات معنوی را مد نظر بگیرند و از هرگونه نفسانی عمل كردن در این زمینه بپرهیزند و...»
شهریار پرهیزگار یكی از چند ده و شاید هم چند صد یا بهتر چند هزار، چهره ای است كه زندگی خود را وقف قرآن كرده اند، قدر این خادمان قرآن را باید بیشتر از اینها دانست.