زندگی راضی ام ازت!

درباره رضایتمندی از زندگی و راه های رسیدن به آن

شاید شما هم در طول زندگی، به خصوص در شرایط بحرانی، دست کم یکی دو بار عمیقا این سوال ها را از خودتان پرسیده باشید که: چرا من در زمان و مکان نامناسب به دنیا آمدم؟ چرا خانواده ام ثروتمند و سرشناس نیستند؟ چرا آن قدر که دلم می خواهد زیبا نیستم؟ چرا پول کافی برای لذت بردن از زندگی ندارم؟ چرا دانش و امکانات کافی برای به دست آوردن پول بیشتر ندارم؟ چرا هر چقدر تلاش می کنم به جایی نمی رسم؟ چرا نمی توانم زندگی ام را تغییر دهم؟ چرا قربانی شرایط نامناسب شدم؟ اصلا چرا این مشکلات باید برای من اتفاق بیفتد؟
بر اساس آموزه های دینی، در حیات دنیوی، آنچه به انتخاب ما نبوده و برایمان مقدر شده، بهترین شرایط برای رشد ماست و آنچه تمام ظرفیت روحی ما را فعال می کند، ابتلا و امتحاناتی است که در قالب فرصت های خوشایند و ناخوشایند زندگی، ظهور و بروز می کند و البته در مقابل، برای تک تک مان مسیرهای متفاوت، فرصت انتخاب های گوناگون و توانمندی های مناسب برای رشد مادی و معنوی هم فراهم شده است که باید برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی، به بهترین شکل مدیریت شان کنیم.
امیر مُلک کلام، حضرت علی(ع) به عنوان کسی که تسلط کامل بر سنت های دنیا و حیات دنیوی داشتند، در خطبه ۱۱۴ نهج البلاغه می فرمایند: «دنیا تیراندازی است که تیر بلا را در چله کمان گذاشته و مترصد است که با تمام توان به سوی شما تیراندازی کند. جراحت این تیر، درمانی ندارد. آن ها که سالم اند با تیر بیماری؛ آن ها که ثروتمندند با تیر فقر؛ آن ها که موفق اند با تیر ناکامی و همه آن ها که زنده اند با تیر مرگ، مجروح می شوند. هیچکس از این دنیا به سلامت نمی گذرد، مگر این که با استفاده از فرصت های همین دنیا، ره توشه ای از سلامتی بردارد.» به بیان دیگر، راه سعادت ابدی ما، از جاده ای به نام دنیا می گذرد که با وجود دشواری، بی وفایی و فناپذیری اش، پله ای است برای ارتقا و باید با پذیرش آنچه که دست ما نبوده و مدیریتِ آنچه که در اختیار ماست، بهترین گام ها را برداریم. باید آنچه را که غیرقابل تغییر است بپذیریم و آنچه را تغییر دادنی است با توکل و تلاش تغییر دهیم و فرق بین این دو را بدانیم و بابت هر دو شکرگزار باشیم. گاهی باور و عمل به همین چند خط جمله، یک عمر زمان می برد. باوری که اگر اتفاق بیفتد، مایه رضایت عمیق و آرامش درونی ماست.
آذر صدارت