میرکریمی و قهرمان  "امروز" ش

به نظر می رسد فیلم "امروز" ساخته رضا میر کریمی به دنبال معرفی نوع جدیدی از قهرمان است.

به نظر می رسد فیلم "امروز" ساخته رضا میر کریمی به دنبال معرفی نوع جدیدی از قهرمان است. قهرمانی که گذشت و ایثار می کند اما در پی تعریف و تمجید از خود نیست و می خواهد گمنام بماند. شخصیت اصلی فیلم یونس (پرویز پرستویی) یک راننده تاکسی است که به طور اتفاقی زن جوان بارداری به نام صدیقه (سهیلا گلستانی) سوار تاکسی او می شود. یونس، صدیقه را برای معاینه یا زایمان به بیمارستان می رساند. کارکنان بیمارستان یونس را اشتباها همسر صدیقه می دانند که با سکوت او مواجه می شوند.
فیلمساز ادعا می کند بین نقادان و تماشاگران حرفه ای و مخاطبان عادی فاصله ای وجود دارد ولی نمی داند چرا اولی از فیلم رضایت ندارد و دومی با آن ارتباط برقرار می کند "با خودم فکر می کردم چه چیز باعث می شود که مخاطب عادی این شخصیت را درک می کند ولی مخاطب حرفه ای و منتقد ما احساس می کند چیزی کم دارد تا آن اتفاق بیافتد. هنوز درک نکرده ام کجای کارم ایراد دارد." (۱)
فیلمساز گرامی شما در این گفتگو ناخودآگاه جواب ایراد کار خود را داده اید "... آن بخش را که می گویید فیلمساز طرف یونس است می پذیرم. یعنی اگر خودش حق به جانب نیست، فیلمساز دنبال این است که حق را به او بدهد ..." (۲) این همان ایراد کار شماست یعنی این که با استبداد رای به جای یک روایت منطقی قصد دارید او را حق به جانب کنید و با همین هدف مخاطب را با خود همراه نمایید تا به یک نتیجه مشترک برسید و برای این منظور نیز این شیوه را پیش گرفته اید: "من می خواستم شخصیت فیلم مبهم و رازآمیز بیاید و برود و فقط تماشاگر راز او را بداند."(۳) بنابراین در دقایق اولیه راز قهرمان، برای مخاطب آشکار می شود – اینکه زن باردار هیچ نسبتی با او ندارد – اما دیگر شخصیت های فرعی درون فیلم هیچکدام از این راز تا به آخر خبردار نمی شوند. اکنون دو جهان فیلمی به وجود آورده اید یکی برای مخاطب و دیگری برای افراد درون فیلم. مخاطب عادی راز را می داند و با توجه به آن سعی می کند با رفتار قهرمان –سکوت آزاردهنده وی- خود را سازگار نماید و قضاوت های نادرست شخصیت های فیلم را محکوم کند. او خوشحال است که در این قضاوت های اشتباه شریک نیست و همین او را راضی می کند اما مخاطب حرفه ای راز برملا شده را نادیده می گیرد و به جهان درون فیلم می نگرد. اینجاست که کنش ها و واکنش های قهرمان فیلم قابل قبول و منطقی به نظر نمی رسد. زبان سینمایی فیلم و نشانه گذاری ها برای پرداخت شخصیت مورد نظر کافی نیست حتی وزن برون متنی بازیگر توانایی همچون پرویز پرستویی این مشکل را حل نمی کند. از هنرمندی که تلاش می کند طرحی نو در اندازد و قهرمانی دگرگونه را به سینما معرفی کند انتظار نمی رود برای تایید اندیشه هایش اینگونه راه یکه ویک طرفه ای پیش پای مخاطبانش قرار دهد.
پی نوشت ها
۱-گفتگو با رضا میر کریمی، ماهنامه سینمایی فیلم ۴۷۸ ، شهریور ۱۳۹۳ ، ص ۷۹.
۲ و۳- همان ، ص ۸۲.
زهره نبی زاده - کارشناس ارشد
چاپ شده در روزنامه آفتاب یزد ۱۸/۰۶/۱۳۹۳ شماره ۴۱۳۷