در میان هیچ ملتی آفرینندگان اصلی و نخستین بیشتر ضربالمثلها شناخته شده نیستند؛ زیرا ضربالمثلها بخشی از ادبیات عامه و برخاسته از رفتار، کردار، گفتار و عادات مردم کوچه و بازار است.
در میان هیچ ملتی آفرینندگان اصلی و نخستین بیشتر ضربالمثلها شناخته شده نیستند؛ زیرا ضربالمثلها بخشی از ادبیات عامه و برخاسته از رفتار، کردار، گفتار و عادات مردم کوچه و بازار است.
بر این اساس، ضرب المثل ها را باید پژواک اندیشه و بینش گذشتگان هر ملت دانست که سینه به سینه و نسل به نسل به ما رسیده و آفرینندگان اصلی و نخستین آنها ناشناخته اند. البته باید توجه داشت شاعران، نویسندگان، پیشوایان مذهبی و رهبران سیاسی و همچنین کتاب های مقدس نیز نقش بسزایی در آفرینش این گونه از ادبیات داشته اند. برای نمونه باید گفت بسیاری از ضرب المثل های فارسی برگرفته از آثار رودکی، فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ است.
در زبان عربی نیز بسیاری از ضرب المثل ها برآمده از اشعار شاعران بزرگی چون متنبی، ابوالعلاء المعری و احمد شوقی هستند و بسیاری از ضرب المثل های انگلیسی نیز برخاسته از آثار شکسپیر و همچنین برآمده از کتاب مقدس است.
طبقه بندی ضرب المثل ها
مهم ترین هدف این مقاله، طبقه بندی و دسته بندی ضرب المثل های سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی است. این طبقه بندی را براساس سه عامل انجام می دهیم.
۱ ـ از لحاظ محتوایی
۲ ـ براساس اشتراک لفظی و معنایی
۳ ـ از نظر کاربردی
طبقه بندی محتوایی ضرب المثل ها
ضرب المثل ها از جهت محتوا و درونمایه در هر زبانی، گونه های مختلفی دارند. ضرب المثل های فارسی را می توانیم از لحاظ محتوا به گونه های زیر تقسیم کنیم.
۱ ـ مثل یا جمله مثلی: جمله ای است زبانزد گروهی از مردم که گوینده یا آفریننده اصلی آن ناشناخته است:
ـ در همیشه روی یک پاشنه نمی گردد.
ـ سری که درد نمی کند، دستمال نمی بندند.
ـ تنها به قاضی رفته، خوشحال برمی گردد.
۲ ـ تمثیل: ضرب المثلی است قصه دار که در میان مردم رایج شده و در مواردی حکایت یا داستان آن فراموش شده است:
ـ یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، آخر تو مشتی ملخک.
ـ خر ما از کرگی دم نداشت.
ـ علی ماند و حوضش.
۳ ـ جمله قصار: مضمون یا پندی است زبانزد گروهی از مردم که گوینده و سازنده نخستین آن شناخته شده است:
ـ توانا بود هر که دانا بود. (فردوسی)
ـ ماهی از سر گنده گردد، نی ز دم. (مولوی)
ـ مشک آن است که ببوید، نه آن که عطار بگوید. (سعدی)
۴ ـ کلیشه: ترکیب و ساخت ویژه ای از واژگان است که با واژه های دیگر کامل می شود:
ـ دری به تخته خورد و... .
ـ اگر ریگی به کفشت نیست... .
ـ نونت نبود، آبت نبود... چی بود؟
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است