انقلاب اسلامی، ورای نقش بیبدیل رهبری انقلاب و نیز آموزههای اسلامی و مطالبات سرکوب شده ملی در دوره پهلوی، بیتردید بدون حضور پررنگ مردم در عرصه مبارزه به نتیجه نمیرسید.
انقلاب اسلامی، ورای نقش بیبدیل رهبری انقلاب و نیز آموزههای اسلامی و مطالبات سرکوب شده ملی در دوره پهلوی، بیتردید بدون حضور پررنگ مردم در عرصه مبارزه به نتیجه نمیرسید. امروزه همه آنها که انقلاب ۵۷ را تاریخنگاری میکنند یا از فلسفه وقوع و پیروزیاش میگویند، بخوبی میدانند که سقوط رژیم پهلوی نه حاصل عملیاتهای چریکی بود و نه اصلاحات گام به گام سیاسی، بلکه فقط حضور موثر مردم این حادثه تاریخساز را رقم زد.
در کنار قیام مردم در جریان انقلاب اسلامی و سپس مشارکت داوطلبانه عمومی برای حضور در جبهه های جنگ تحمیلی و برخی دیگر از حوادث ماندگار سیاسی، حضور وحدت بخش مردم در ۹ دی ۸۸، یکی از مصادیق این حضور مردمی بود. حضوری که برای گذار از گسست سیاسی به یکپارچگی ملی روندی را طی کرد تا سرانجام پس از قریب به ۱۳۰۰ روز، در بیست و چهارم خرداد ۹۲ برخلاف برخی پیش بینی ها به خلق یک حماسه سیاسی انجامید و نشان داد که با یک فرآیند منطقی، نرم و آرام می شود اختلافاتی را که می رفت به یک قهر عمیق سیاسی بینجامد ـ و تجزیه سیاسی کشور را مقدمه ای برای تجزیه جغرافیایی کند ـ تبدیل به آشتی ملی کرد.
چنین است که باید گفت ۹ دی فقط یک روز نیست. نقطه آغازی بر یک فرآیند است و شاید اگر این اتفاق در حصار معادلات جناحی محدود می ماند و به یک مانور سیاسی برای تثبیت جایگاه یک جریان حزبی فروکاهیده می شد، هیچ گاه نمی توانست به اختلافات پایان دهد.
به عبارت دیگر جایگاه حضور مردم فراتر از گروه ها و دسته های سیاسی چونان سال های انقلاب و بعد جنگ تحمیلی، ظرفیت عظیمی را آزاد کرد که ثمره اش اعتماد به نظام در پای صندوق های انتخابات در سال ۹۲ بود.
بر همین اساس ۹دی ماه تجربه ای پیش روی آینده و مدلی راهگشاست تا با تکیه بر آن، بتوان همواره به عملیاتی شدن نسخه ای مردمی برای پایان دادن به منازعات سیاسی امیدوار بود؛ نسخه ای برخاسته از متن آرمان های انقلاب که پویایی یک نهضت در میانه تکثر افکار و سلایق را تضمین می کند. ۹ دی ماه، یک جشن ملی است برای پاس داشتن یک حماسه تا رویای بیگانگان برای وقوع قهر و نزاع سیاسی در ایران برای همیشه به کابوسی تعبیرناپذیر بدل شود.
محمود هرندی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است