سکانس ارابهرانی فیلم «بن هور» ساخته ماندگار سیسیل ب دومیل هنوز هم پس از سالها تماشایی است و چشمها را خیره میکند. جدال بن هور سفیدپوش و مسالای سیاهپوش مطابق سنت امتحان پس داده هالیوود، مواجهه ابدی خیر و شر را با رنگ و لعابی دیدنی به تصویر میکشد و در نهایت رای به برتری نیکی بر بدی میدهد.
سکانس ارابهرانی فیلم «بن هور» ساخته ماندگار سیسیل ب دومیل هنوز هم پس از سالها تماشایی است و چشمها را خیره میکند. جدال بن هور سفیدپوش و مسالای سیاهپوش مطابق سنت امتحان پس داده هالیوود، مواجهه ابدی خیر و شر را با رنگ و لعابی دیدنی به تصویر میکشد و در نهایت رای به برتری نیکی بر بدی میدهد.
اما این سکانس بیش از آن که محصول هنرآفرینی چارلتون هستون و استفن بوید باشد، به مدیریت کارگردان واحد دوم یعنی یاکیما کانوت، بدلکار نامدار سینما مربوط می شد؛ کسی که چیرگی خاصی در طراحی و اجرای سکانس های اکشن و پرتحرک داشت و فیلمسازان سرشناس هالیوود همواره صحنه هایی را برای کارگردانی و اجرا به او می سپردند.
بدلکاری از دشوارترین و در عین حال قدرنادیده ترین حرفه ها در سینماست؛ برخی از بهترین صحنه های فیلم ها محصول خلاقیت و توانایی بدلکاران است؛ افرادی که با خطرپذیری و گذشتن از جان خود نقش بسزایی در دیدنی شدن آثار سینمایی و فیلم ها و سریال ها دارند.
با این که مدت هاست جلوه های ویژه رایانه ای حضور موثری در فیلم های تجاری دنیا دارد، اما هنوز هم قدر و اعتبار بدلکاران باقی است و سینما همچنان به این افراد جسور و از جان گذشته نیاز دارد.
سینمای ایران تا مدت ها با این که بدلکاران زحمتکش بسیاری به خود دیده بود، اما به لحاظ فقر امکانات و تجهیزات و حمایت نشدن، هیچ گاه آن طور که باید به جریانسازی و تحول در این حوزه منجر نشد، ولی با حضور جوانی مستعد و کاربلد به نام پیمان ابدی که تجربه های موفقی چون «هشدار برای کبرا ۱۱» و «پلیس موتورسوار» را داشت، باعث شناساندن بیشتر این حرفه به تماشاگران سینما شد.
حضور او و تشکیل گروهی تحصیلکرده و حرفه ای، سطح هنر بدلکاری را در فیلم ها و سریال های ایرانی به میزان قابل توجهی بالا برد و بسیاری از فیلمسازان را به صرافت استفاده از توانایی این گروه و جوانان فعال دیگر در این حوزه انداخت.
روز گذشته خبر رسید که خانواده زنده یاد پیمان ابدی یادگارهای او شامل لوح های تقدیر، تندیس و مدال ها را به موزه سینما اهدا کرده اند.
نکته حسرت بار درباره این جوان این که او از دشوارترین و مرگبارترین صحنه های اکشن در خارج کشور جان سالم به در برد، اما برای بازی در یک تله فیلم ناقابل و معمولی جانش را از دست داد.
راهی که او از اینجا تا ابدیت طی کرد، باید هشداری جدی برای لزوم حفظ ایمنی و ارتقای تجهیزات در سینمای ایران تلقی شود، اما آیا با گذشت چهار سال از آن حادثه تلخ کسی برای ایجاد فضای کاری امن، آستین بالا زده است؟
علی رستگار
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است