تجربه حساس کارگردان

تبریزی از «مارمولک» تا «طبقه حساس»

فیلمسازان هم‌نسل کمال تبریزی (آنانی که بعد از انقلاب وارد سینمای ایران شدند) و سینما را انقلابی و اسلامی یاد گرفتند، بعد از چندی که در کارشان به ثباتی رسیدند، سراغ ایجاد تنوع در کار خود و تجربه‌گرایی رفتند. بیش از آثار تبریزی این مورد را می‌توان در فیلم‌های ابراهیم حاتمی‌کیا مشاهده کرد؛ او که فرزند خلف سینمای جنگ بود، بعد از کسب جوایز متعدد و دستیابی به محبوبیت در عرصه سینمای دفاع مقدس، دوربین خود را از جبهه بیرون کشید، ابتدا به تبعات جنگ پرداخت و بعد از مدتی در فیلم‌های خود حتی از جنگ نگفت و اگر هم گفت بسیار اندک و در حاشیه. این میل به تنوع‌طلبی در سینما فعلا در او متوقف شده یا شاید به شکل بازگشت به تجربه‌های قبلی بروز کرده و باز هم پای حاتمی‌کیا را به سینمای جنگی کشانده که حاصل آن «چ» است. اما دلیل رفتن به سراغ نمونه‌یی مانند حاتمی‌کیا، روشن شدن مقصود است؛ اینکه طیف فیلمسازان آن نسل از درجا زدن در یک فضای سینمایی خودداری می‌کنند، همانطور که این شیوه را در فیلم‌های بهروز افخمی هم می‌توان دید.
از «روز فرشته» تا «شوکران» و تا «بلک نویز» و البته «سن پترزبورگ.» آثار و شکل فیلمسازی کمال تبریزی را نیز می‌توان در چنین فضایی دید و تحلیل کرد. او دقیقا همانند اغلب فیلمسازان هم‌نسلش گریزی به سینمای جنگ داشته و تجربیاتی را در این عرصه پشت سر گذاشته است. او که نخستین‌بار در سینمای ایران با شخصیت‌های جنگ و جبهه شوخی کرد، در آن فضا درجا نزد و تلاش نکرد تجربه موفق خود را تکرار کند و بلافاصله بعد از «لیلی با من است» فیلمی درباره کودکان ساخت با عنوان «مهر مادری» و سپس «شیدا» را کارگردانی کرد که البته رنگی از ماجراهای جبهه در آن بود. «گاهی به آسمان نگاه کن» که برداشتی آزاد از «مرشد و مارگریتا» است هیچ ارتباطی با «فرش باد» نداشت و البته «مارمولک» در فضایی کاملا متفاوت با هر دو اینها بود.
او «مارمولک» را به عنوان یک کمدی موفق دیگر ساخت تا روشن شود نتیجه همکاری تبریزی و پیمان قاسم‌خانی می‌تواند توجه گروه گسترده‌یی از تماشاگران را به خود جلب کند. اما همین تجربه موفق با قاسم‌خانی هم ادامه پیدا نکرد تا حدود ۱۰ سال بعد؛ زمانی که تبریزی تصمیم گرفت «طبقه حساس» را براساس نوشته‌یی از او مقابل دوربین ببرد. این فیلمساز در حالی در سال ۹۲ پشت دوربین قرار گرفت و «طبقه حساس» را کلید زد که همچنان دو فیلم توقیفی دارد؛ «پاداش» و «خیابان‌های آرام». «پاداش» دیده نشده، اما «خیابان‌های آرام» فضایی کاملا متفاوت با فیلم‌هایی دارد که از تبریزی مشاهده شده. یک فیلم پراتفاق و پر سروصدا و پر از اشاره به اتفاقاتی مشابه که در سال‌های ساخت فیلم در کشور رخ داده بود.

همین تجربه‌گرایی تبریزی در فضاسازی فیلم‌هایش است که کنجکاوی برای دیدن نتیجه دومین همکاری او و قاسم‌خانی را بیشتر می‌کند؛ اینکه باز هم قرار است اتفاقی تازه مقابل دوربین او رخ دهد یا نه، تبریزی این‌بار مسیر را محتاطانه پیش رفته است؟

سمیه علیپور