اضطراب امر واقع

نگاهی به کتاب «لاکان و امر سیاسی»

آیا استفاده از روانکاوی در تحلیل وقایع سیاسی، ما را دچار نوعی نادیده‌گرفتن و تقلیل‌گرایی نمی‌کند؟ رابطه روانکاوی و امر سیاسی تا اواسط قرن بیستم، خود را در تحلیل‌های کلاسیک از دولت به‌عنوان پدر نمادین و برداشت‌های فرویدی از اتفاقات سیاسی نشان می‌داد.
ساده‌سازی وقایع سیاسی با مفاهیمی این‌چنینی عملا از تبیین پیچیده وقایع سیاسی ناتوان بود و این رابطه هم از سوی روانکاوان و هم از سوی جامعه‌شناسان و فیلسوفان سیاسی امری بی‌حاصل و بی‌ثمر محسوب می‌شد. اما از دهه ۷۰ به بعد، روانکاوی «لاکانی» که خود را وفادار به ایده‌های اصلی فروید همچون «ناخودآگاه» می‌دانست، با بسط آرای او در سنت ساختارگرایی فرانسوی تاثیری عمیق بر نظریات نقد ادبی، نقد فرهنگی، هنر، ‌فمینیسم، ‌سینما و سیاست گذارد.
این رویکرد جدید که همراه با نگاهی جدید به مقوله سوژه بود به‌وجود‌آورنده نسل جدید مارکسیست‌های ساختارگرای فرانسوی همچون آلتوسر و نگاه ضد‌اومانیستی آنها و رویکردی نو در ماتریالیسم تاریخی بود. سوبژکتیویته‌ای که لاکان در سمینارهای خود تعریف کرد در نظریات ساختارگرایان به چشم نمی‌خورد. آنها در چهارچوب کاری خود قایل به وجود سوژه نبودند. اما سوژه لاکانی فراسوی نگاه ماهیت‌باورانه سوژه اومانیستی فلسفه یا سوژه یکدست و خودآیین دکارتی یا سوژه فرو‌کاهیده مارکسیستی که ماهیت خود را فقط از مفهوم طبقه می‌گرفت تعریف می‌شد.
این ذهنیت که ماهیت سوژه همان «اگوی آگاه» یکپارچه است اهمیت خود را ناگهان از دست داد. در این مفهوم کودک با قوانین بازنمایی زبانی در نظم نمادین به سوژه‌ای شکاف‌خورده در زبان تبدیل می‌شود؛ سوژه‌ای که ساختار خود را از دال زبانی می‌گیرد. این جایگاه، جایگاه قدرتی است که با دستگاه ایدئولوژیک خود به مثابه «دیگری بزرگ» سوژه را شکل می‌دهد. دال (فرم یا کلمه) است که به مدلول، محتوا یا معنا می‌دهد و نه برعکس. حفره و شکافی که لاکان با تعریف خود در دل سوبژکتیویته ایجاد می‌کند امتداد خود را در همه حوزه‌های اجتماعی و سیاسی ادامه می‌دهد. سوژه از ابتدای شکل‌گیری خود در مرحله آیینه‌ای در ارتباط با «دیگری» تعریف می‌شود. تمایز «ما» و «آنها» که لاکلائو و موفه از آن صحبت می‌کنند تمایزی است که از مرحله شکل‌گیری هویت اجتماعی سیاسی به وجود می‌آید و برسازنده تصاویر و ایماژها و بازنمایی‌ها در عرصه نظم نمادین است.
امر واقع در نقطه‌ای اتفاق می‌افتد که سوژه تصمیم به فرا‌رفتن از نظم نمادین و درگیرشدن با امر واقع را در سر می‌پروراند. ساحت نمادین دچار فقدانی ساختاری است، نقاطی در ساحت امر واقع وجود دارند که در مقابل نمادپردازی و به قالب زبان درآمدن مقاومت می‌کنند. با تشبیه امر سیاسی به معنای «اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی در عرصه آنتاگونیسم سیاسی» به امر واقع لاکانی و سیاست‌ورزی به معنای «سازمان‌ها و نظم موجود سیاسی» به عرصه نمادین می‌توان به این نقاط اشاره کرد. تمام حوزه‌های از پیش ساخته‌شده حوزه نمادین همچون فرهنگ، مذهب، علم و ایدئولوژی از مواجهه با اضطراب امر واقع ناکام‌اند. این اضطراب از ناشناخته‌بودن امر نویی نشات می‌گیرد که به صورت مازاد یا فورانی سیاسی بیرون می‌آید. نقطه‌ای که برداشت فانتزی‌وار سوژه از کلیت یکپارچه نهاد اجتماعی سیاسی را به هم می‌ریزد.

علی سالم