کنکور! آن شور و حالت کو؟

از آرشیو روزنامه عکسی را می‌بینم متعلق به اواخر دهه۷۰، صفحات روزنامه اعلام نتایج کنکور همان سال‌ها، روی پیاده‌رو باز است، خانم مسن و دختر جوانی همدیگر را با شادی بغل کرده‌اند و دختر دیگری گوشه روزنامه را گرفته و به فهرست اسم‌ها خیره شده است.

از آرشیو روزنامه عکسی را می‌بینم متعلق به اواخر دهه۷۰، صفحات روزنامه اعلام نتایج کنکور همان سال‌ها، روی پیاده‌رو باز است، خانم مسن و دختر جوانی همدیگر را با شادی بغل کرده‌اند و دختر دیگری گوشه روزنامه را گرفته و به فهرست اسم‌ها خیره شده است.

این تصویر چند سالی است که به حافظه آرشیو عکس ها پیوسته است، نه فقط به این دلیل که نتایج کنکور مدت هاست اینترنتی اعلام می شود و دیگر ا ز آن روزنامه پر و پیمان اسامی خبری نیست، بلکه حال و هوای قبولی ها و مردودی های کنکور هم همین اندازه تغییر کرده است.

همان سال ها و حتی کمی نزدیک تر،همراه با اخبار اعلام نتایج کنکور، گزارش هایی در رسانه ها درباره این که شکست در کنکور پایان زندگی نیست و موضوعات اینچنینی منتشر می شد، کنکور غول بزرگی شده بود که آینده جوان ایرانی را در دستانش گرفته بود و تنها راه ورود به زندگی کاری محسوب می شد.

معنی قبول شدن در کنکور و به عبارتی موفقیت در این آزمون اکنون اما بیشتر به معنای قبول شدن در رشته ای محبوب و دارای بازار کار و در دانشگاهی دولتی معتبر و غیرپولی است.

در طرح حذف کنکور هم که مراحل اولیه آن شروع شده، فقط چیزی که از این آزمون بزرگ می ماند، دقیقا همین است، آزمونی برای رشته ها و دانشگاه های خاص.

براساس آمار ارائه شده از سوی سازمان سنجش آموزش کشور از مجموع ۷۱۲ هزار و ۳۶۷ ظرفیت ایجاد شده، سهم دانشگاه های دولتی روزانه ۱۰۲ هزار و ۶۳۰ نفر معادل ۴.۱۴ درصد است.

بر این اساس، رقابت چالش برانگیز در کنکور سراسری امسال برای ۱۴ درصد از داوطلبان بوده و حدود ۸۶ درصد آنها به مراتب دغدغه کمتری داشته اند، بویژه که وجود بیش از ۱۰ هزار رشته محل بدون کنکور، دانشجو شدن را ساده کرده است.

با این حساب، دست غول کنکور رو شده است و به همه آن نگرانی ها و هشدارهای پیشین پاسخ داده شده و دیگر ورود به دانشگاه و قبولی در بسیاری از رشته های کنکور، کاملا دست یافتنی است اما موضوعی در این میان، قابل تامل است که اتفاقا نگاه منصفانه ای می طلبد.

برای ۱۴ درصدی که برای دانشگاه های غیرپولی رقابت می کنند، همچنان کنکور آزمون پرهراسی است، زحمت فراوانی برایش می کشند و سرانجام سهم آنها از بازار کار و مشاغل، در بیشتر مواقع به اندازه همان ۸۶ درصد است.

غول کنکور شکست خورده، اما غول های جدیدی وارد شده اند که تلاش این اقلیت را در برخی مواقع، بی اجر و مواجب می کند و دست کم برای آن اکثریت این دلخوشی را ساخته اند که با زحمت کمتری به صف بیکاران پیوسته اند.

مستوره براداران نصیری