یادی از استاد موسیقی ایران در بازار

در هیاهوی همه روزه تهران، هنوز هستند جاهایی که آرامش را به آدم هدیه کنند. مکان‌هایی که حالا این بار، دست بر قضا در یکی از شلوغ‌ترین نقاط شهر واقع شده‌اند. خیابان ظهیر‌الاسلام؛ بازار تقویم و سررسید.

در هیاهوی همه روزه تهران، هنوز هستند جاهایی که آرامش را به آدم هدیه کنند. مکان‌هایی که حالا این بار، دست بر قضا در یکی از شلوغ‌ترین نقاط شهر واقع شده‌اند. خیابان ظهیر‌الاسلام؛ بازار تقویم و سررسید.

خیابان را که کمی جلو بروی، یک تابلوی فلزی کوچک، خبر از خانه‌ای می‌دهد که در آن، خاطره نوای تار، صدای گوشخراش چرخ‌های ‌دستی داخل خیابان را محو می‌کند.
خانه استاد ابوالحسن صبا، خانه استاد قدیمی نیست. به لطف بازسازی و تبدیل آن به موزه، اگرچه قسمت‌های زیادی از آن آب رفته، اما نونوار و آبرومند است برای کسی که لفظ استادی برازنده‌اش است وقتی کسانی چون علی تجویدی، شهریار، همایون خرم، حسن خواجه امیری و فرهاد فخرالدینی از شاگردان او بوده‌اند. در موزه استاد صبا پررنگ‌ترین چیز، سازهای استاد هستند. از ویولن و تار و تمبک گرفته تا پیانو و سه‌تارهای ساخت دست خود او.
در بخشی از خانه عروسک‌هایی هست که همسر استاد، منتخب خانم، آنها را ساخته است. بیش از ۵۰ عروسک با لباس‌های اقوام و قومیت‌های مختلف ایرانی که با نهایت دقت و سلیقه ساخته شده‌اند، اما هیجان‌انگیز‌ترین اشیاء، در ویترین‌های وسط خانه است. جایی که «راپورت» یا همان کارنامه کلاس ۸ استاد در مدرسه آمریکایی‌ها قرار گرفته که نشان می‌دهد، استاد از اول هم خیلی با درس و مشق نظری جور نبوده و احتمالا گوشش سر کلاس، به جای صحبت‌های معلم، نوای موسیقی می‌شنیده است!
نامه‌های خصوصی استاد به همسرش، تقدیرنامه‌ها، لوح‌های افتخار، نوار قلب، گواهی فوت، عینک، پیپ و وسایل شخصی استاد هم همانجا در معرض نمایش هستند. آن دور و بر لیست دستمزد کارکنان موسیقی رادیو اعم از بنان، جواد معروفی و علینقی وزیری هم هست که حقوق خود را از استاد صبا می‌گرفته‌اند.
موزه استاد صبا، جای بسیار دلنشینی است برای گذراندن یک روز آرامش‌بخش، حتی اگر برای رسیدن به آن مجبور باشی، رنج راه پر ترافیک و مزدحم را به جان بخری.