وقتی مرا جیمبو صدا زدند...

فقط کافی است چشم‌هایتان را ببندید و به صدای تورج نصر گوش دهید. آن وقت سیل بی‌شماری از شخصیت‌های کارتونی است که در ذهنتان رژه می‌روند؛ شخصیت‌هایی که با صدای او جان دوباره‌ای …

فقط کافی است چشم‌هایتان را ببندید و به صدای تورج نصر گوش دهید. آن وقت سیل بی‌شماری از شخصیت‌های کارتونی است که در ذهنتان رژه می‌روند؛ شخصیت‌هایی که با صدای او جان دوباره‌ای گرفته‌اند و در ذهن‌مان ماندگار شده‌اند. سال گذشته از تورج نصر فیلمی به اسم «تنها صداست که می‌ماند» ساخته شد که او در آن فیلم به جای همه شخصیت‌های کارتونی که تا به حال حرف زده، صحبت می‌کند. فیلم حالا در مرحله صداگذاری است و بزودی اکران می‌شود و ما را به خاطرات خوش دوران کودکی‌مان پرتاب می‌کند.
ـ در دوران کودکی خیلی شیطان بودم، اینقدر که همه از دستم عاصی بودند. وقتی دبستان بودم چند بار از مدرسه اخراجم کردند و همسایه‌ها هم حسابی از دستم شکار بودند.
ـ اولین بار که پشت میز دوبله نشستم ۱۸ سالم بود و اولین فیلمی هم که حرف زدم «دیوید کاپرفیلد» به سرپرستی آقای خسروشاهی بود. وقتی فیلم اکران شد، آن قدر ذوق‌زده شده بودم که چند دفعه رفتم سینما و آن فیلم را دیدم.
ـ بیشتر کارتون‌هایی که حرف زده‌ام در ذهن بچه‌ها و مردم مانده است؛ ولی فکر می‌کنم شیپورچی در پسر شجاع و برادر اوشین در سریال «اوشین» بیشتر از بقیه در ذهن‌ها مانده است.
ـ یک بار در یک مغازه شلوغ داشتم خرید می‌کردم. یادم هست روز پرکاری هم داشتم. فروشنده طبق معمول شروع کرد به سلام و احوالپرسی، من هم خیلی بی‌حوصله بودم و داشتم سر بالا جواب می‌دادم که یکدفعه صدایی از پشت سرم گفت «مامان ،جیمبو!» پشت سرم پسر بچه‌ای بود که من را از روی صدای «جیمبو» شناخته بود.
ـ جای شخصیت‌های کارتونی زیادی حرف زده‌ام، اما خودم «ای کیو سان» و «بلفی و لیلی بید» را از همه بیشتر دوست دارم؛ شاید به خاطر آن دورانی است که روی شخصیت‌های این دو کارتون حرف می‌زدم.
ـ من بعد از چهل سال هنوز روی شخصیت‌های کارتونی حرف می‌زنم. چون دوست ندارم بزرگ شوم و عاشق دنیای کودکان هستم. برای همین هم همیشه با عشق برای کودکان کار می‌کنم و دوست دارم با دنیای آنها شریک باشم.