در پنجاهمین سال ورود جیمز باند به سینما (با فیلم «دکتر نو»)، بیست و سومین فیلم این مجموعه با نام «رگبار» روی پرده میرود. این در حالی است که در طول این نیم قرن، چندین بار به نظر رسیده …
در پنجاهمین سال ورود جیمز باند به سینما (با فیلم «دکتر نو»)، بیست و سومین فیلم این مجموعه با نام «رگبار» روی پرده میرود. این در حالی است که در طول این نیم قرن، چندین بار به نظر رسیده که پدیده جیمز باند به پایان راه نزدیک میشود. اما نه مرگ ایان فلمینگ در سال ۱۹۶۴، نه بالا رفتن سن بازیگران اصلی این مجموعه، نه شکست تجاری برخی از فیلمهای جیمز باند و نه سقوط امپراتوری شوروی سابق (به عنوان دشمنان اصلی مامور ۰۰۷)، باعث مرگ جیمز باند روی پرده سینما نشدند و مامور ۰۰۷ از دل خاکسترهای خویش دوباره برخاست. دلیل استمرار باند، این است که بازیگرها، کارگردانان و دشمنان باند در فیلمها در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند. آنچه از همان ابتدا توجه مردم را به پدیده جیمز باند جلب کرد، شخصیت خود او بود. کاراکتری که تجلی غریزیترین آرزوهای مردم بود. یک مامور خوشپوش، جذاب، شوخطبع و زیرک با اعمال قهرمانانه. کسی که با خونسردی قابل توجهش، از پس شریرترین دشمنان و هولناکترین اتفاقات برمیآید و از خیلی از ابر قهرمانان کمیکبوکها مانند بتمن و سوپرمن هم فنا ناپذیرتر به نظر میرسد.
بازیگران، فیلمنامهنویسان و کارگردانان این مجموعه، هر گاه توانستند چنین تصویری از باند برای مخاطب بسازند، به موفقیت رسیدند و هر گاه از این تصویر دور شدند، شکست خوردند. «در خدمت سرویس مخفی ملکه» با بازی جورج لیزنبی، بهرغم اینکه یکی از آثار خوب جیمز باند از لحاظ سینمایی بود، شکست سختی بین مخاطبان خورد. چرا که چهره زمینیتری از باند به تصویر میکشید.
مردی که برخی از بیقیدیهای آشنای باند را رها میکند و در نهایت هم به صورت آدمی در هم شکسته به تصویر کشیده میشود. جیمز باندهایی که در آن تیموتی دالتن نقش مامور ۰۰۷ را بازی میکرد هم آثار مطرحی نیستند چون چهره دالتن فاقد تیزهوشی و اعتماد به نفس شانکانری بود و در رفتار دالتن هم اثری از شوخطبعی و بیخیالی راجر مور نبود. ورود پیرس برازنان به دنیای جیمز باندها با آن چهره مردانه و پر از اعتماد به نفسش، عنصری بود که جیمز باند را نجات داد.
حالا در آستانه اکران «رگبار» هستیم. فیلمی که در آن دنیل کریگ برای سومین بار نقش جیمز باند را ایفا میکند. دنیل کریگ برای اولین بار، جیمز باندی را به تصویر کشید که عضلانیتر از باندهای قبلی بود و علاقه بیشتری به درگیری فیزیکی نشان میداد. تغییری که گفته میشد از نتایج موفقیت مجموعه «بورن» است. اولین نوشتهها و صحبتها پیرامون «رگبار» هم نشان میدهد که ظاهرا این فیلم تا حدی وامدار آثار کریستوفر نولان، بخصوص «شوالیه تاریکی» است. سازندگان مجموعه جیمز باند اینقدر زرنگ هستند که از همه داشتههای سینمای اکشن جهان در سالهای اخیر به سود خود استفاده میکنند و با این روند، بعید است حالا حالاها بلایی سر جیمز باند بیاید که هودارانش را از دست بدهد!
سید آریا قریشی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است