خیابانها و میدانها، شریانهای شهر هستند، تاریخ و گواه شهرهایند، اصالت و نوستالژی آنهایند و وقایع تاریخی زیادی را دیدهاند. گرما و سرمای شهرها را دیدهاند و دود و بارانها …
خیابانها و میدانها، شریانهای شهر هستند، تاریخ و گواه شهرهایند، اصالت و نوستالژی آنهایند و وقایع تاریخی زیادی را دیدهاند. گرما و سرمای شهرها را دیدهاند و دود و بارانها خوردهاند. آدمهای نسلهای مختلف را دیدهاند.
گاهی تصور میکنیم که این ما عابرانیم که در پس نگاه مشغول و پرگرفتارمان، نگاهی به میدانها و مجسمههای وسط آن میاندازیم. ولی برعکس، این مجسمهها و نمادهای میادین هستند که ما عابران را در طول سالها و دههها نگاه میکنند.
در همین شهر تهران، در خیابانها و میدانهایش، نمادهایی هست که برای مردم، فرقی نمیکند، پیر و جوان، زن و مرد، برای همه آنها نوستالژیکاند.
برای آنها خاطره دارند. مثلا میدان آزادی برای آنها روزهای انقلاب را تداعی میکند. سر در دانشگاه تهران برای آنها یادآور خاطرات دوران دانشگاه یا تصویر اسکناسهای ۵۰ تومانی است.
میدان حر برای آنها نمادی از مجسمهسازی است که جنگ انسان با اژدهای نفس خویش را سالها در معرض دید عابران گذاشته است.
این نمادها چنان قدرتمندند که اگر یک روز سر جایشان نباشند، انگار که شهر چیزی کم دارد. حالا بیایید فکر کنیم در چند سال اخیر، چه نماد و مجسمههایی در خیابانها و میادین تهران بوده است که اگر یک روز نباشد، مردم خلأ آن را حس میکنند؟ این سوالها را در شرایطی تصور کنید که با توسعه شهر تهران، روز به روز بر تعداد خیابانها و میدانها اضافه میشود.
این روزها چهارمین سمپوزیوم مجسمه سازی در حال برگزاری است. در شرایطی که با سرعت شهرسازی بسیاری از خیابانها و میدانهای جدید در تهران ساخته و بسیاری خیابانها و میدانها با تغییرات بسیاری مواجه میشود، شهروندان این پایتخت دویست ساله انتظار دارند که ضمن حفظ نوستالژیهایشان در این شهر، نمادهایی برای مکانهای جدید شهر طراحی شود که بتواند خاطرههای تازهای برای آنان ایجاد کند. این موضوعی است که میتواند در سمپوزیوم مجسمهسازی به عنوان یک دغدغه مطرح شود و مورد توجه قرار بگیرد.
امیدواریم سمپوزیوم مجسمهسازی گرفتار عاقبت اکسپوی هنرهای تجسمی نشود و مجسمهها در معرض نمایش عمومی قرار گیرند و مانند تابلوهای نقاشی راهی انبارها نشوند.
سجاد روشنی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است