حتما شنیدهاید که میگویند فلانی ارادهای آهنین دارد، این فرد از خیلی جهات شاید شبیه ما باشد، اما وقتی با خودمان کلنجار میرویم، احساس میکنیم که نمیتوانیم مانند او عمل …
حتما شنیدهاید که میگویند فلانی ارادهای آهنین دارد، این فرد از خیلی جهات شاید شبیه ما باشد، اما وقتی با خودمان کلنجار میرویم، احساس میکنیم که نمیتوانیم مانند او عمل کنیم.
انگار او قدرت و توان خارقالعادهای برای انجام کارهایش دارد، در سختیها و دشواریها مثل کوه مقاوم است و برایش «نشدن» و «ممکن نبودن» معنایی ندارد. مهمترین رمز موفقیت این فرد، داشتن نیروی ویژهای به نام «اراده» است.
... اما حالا که خیلی از ما به جریان زندگی عادت کردهایم و پای ارادهمان سست شده است، چه ترفندی بیندیشیم تا بتوانیم ارادهمان را تقویت کنیم. برای این امر راهکارهایی وجود دارد:
اول این که هدف داشته باشیم، هر چه این هدف، جذابتر و متعالیتر باشد، برای رسیدن به آن اراده بیشتری به کار میبریم. اراده زمانی که کاری به دلخواهمان باشد، خیلی معنا پیدا نمیکند بلکه زمانی که برای انجام کاری نیازمند سختی کشیدن باشیم، همانند موتور محرکه عمل میکند. راهکار بعدی، داشتن برنامهریزی درست و اولویتبندی اهدافمان در زندگی است.
اساسا اراده در امور هدفمند و انتخابی نقش دارد مثلا یک ورزشکار باید هر روز در ساعتهای معین ورزش کند تا به هدفش نایل شود به کارگیری اراده در اینجا، به معنای عرق ریختن نیست بلکه پیگیری کردن، برنامهریزی و پشتکار داشتن است.
با تمرین میتوان اراده را تقویت کرد؛ داشتن اعتقادات مذهبی و بخصوص روزه گرفتن، کمک زیادی به تقویت اراده میکند چرا که به صورت ارادی برای رسیدن به هدفی بزرگ از خوردن و آشامیدن اجتناب میکنیم.
اراده، پرورش دادنی است، بنابراین از دوران کودکی میتوان راهکارهایی اندیشید تا کودکان فردا با ارادههای محکم و راسخ پا به عرصه زندگی اجتماعی بگذارند. کودکان تا هفت سالگی تنها به عشق و پذیرش نیازمند هستند، از این سن به بعد باید کمکم به آنها مسئولیت داده شود.
مادران با تمرینهایی که شاید در ظاهر خیلی جزئی باشد، میتوانند تاثیر بزرگی بر آینده کودکشان داشته باشند، مثل این که هر وقت کودک گرسنه شد، بلافاصله به او غذا ندهند تا سر یک ساعت معین با خانواده غذا بخورد یا گرفتن روزه کله گنجشکی، صبر و شکیبایی را به کودک میآموزد.
کودکانمان را به سمت داشتن نظم و برنامه هدایت کنیم و به آنها کمک کنیم تا اهداف درستی را انتخاب کنند. به آنها یاد دهیم که انسانهای با اراده همواره در بحرانهای زندگی دوام میآورند.
والدینی که با صبوری و آرامش با مسائل و مشکلات روبهرو میشوند، الگوهای اراده پایدار برای کودکانشان هستند. اعتماد به نفس کودکانمان را بالا ببریم به آنها بیاموزیم که اگر زمین خوردند دوباره بلند شوند و راه دیگری را بیازمایند. والدین توجه داشته باشند رفاه زیاد، جلوی اراده را میگیرد؛ انسانهایی که دشواری را تجربه نمیکنند، انگیزهای برای حرکت ندارند.
دکتر سیمین قاسمزاده
روانشناس
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است