چگونه فرصت ها را از سارقین بگیریم

ریشه های روان شناختی علل ارتكاب به سرقت ۱- اختلال تكانه ای :یعنی این كه فرد در مقابل وسوسه و كشش و تكانه ای كه او را برای انجام عملی كه برای خودش و دیگران مضر است نمی تواند مقاومت …

ریشه های روان شناختی علل ارتكاب به سرقت
۱- اختلال تكانه ای :یعنی این كه فرد در مقابل وسوسه و كشش و تكانه ای كه او را برای انجام عملی كه برای خودش و دیگران مضر است نمی تواند مقاومت نشان دهد چنین فردی قبل از اقدام به عمل احساس تنش فزاینده ای نموده و بعد از انجام آن احساس لذت ارضا و رهایی می نماید .
۲- فقر عاطفی: كودكانی كه در اثر طلاق ،مرگ یكی از والدین و تبعیض دچار حالت هایی چون انزوا طلبی یا افسردگی می شوند مستعد اختلالات رفتاری از جمله سرقت می شوند.
۳- ناكامی: وقتی در راه رسیدن به اهداف فرد موانعی ایجاد گردد و شخص به آن اهداف نرسد دچار ناكامی شده و ممكن است به اعمالی چون سرقت روی آورد
۴- حسادت: گاه فرد با توجه به عدم امكان و دستیابی به موقعیت و منزلت دیگران رشك و حسد می برد و چون نمی تواند مانند صاحبان اموال آنها گردد دست به دزدی می زند .
۵- تجربه های دوران كودكی :حوادث تلخ دوران كودكی ممكن است از فرد شخصیتی ضد اجتماعی بسازد كه از آزار و اذیت دیگران و سرقت اموال آنان لذت می برد ، زیرا وقتی دست به چنین كاری می زند گمان می كند انتقام خود را از دنیای بی رحم گرفته است .
۶- احساس ناامنی :وضعیت مغشوش خانوادگی ستیز و .. جوانان را دچار نگرانی و ناامنی كرده و در چنینی شرایطی برای انتقام گرفتن از والدین به خاطر محدودیت ها و سخت گیری ها ی نابجای آنها دست به سرقت می زنند .
۷- پرخاشگری : رفتاری است كه می تواند خسارات و زیان جسمی و روانی داشته باشد فرد به وسیله پرخاش می خواهد ناكامی خود را جبران كند لذا به شیوه های مختلف سعی در تحریك دیگران یا حمله به آنها با غارتگری و تباه كردن اموال دیگران به یك احساس رضایت موقت دسترسی پیدا می كند .
۸- خود نمایی: برخی از جوانان برای نشان دادن صفت كله شقی و جرات حادثه جویی كه برای آنها بسیار ارزشمند است به دزدی و غارت اموال دیگران می پردازند و بدین وسیله با ایفای چنین نقشی نیاز به تعلق خاطر گروهی خود را بر آورده می سازد .
چگونه از بروز زمینه ارتكاب به سرقت جوانان و نوجوانان جلوگیری كنیم.