نگاهی به جغرافیای تاریخی زنجان

شهر زنجان که در منابع نام آن اغلب در کنار ابهر ذکر شده یک از ولایات ایالت جبال به شمار می رفته است این شهر در ساحل رودخانه زنجان قرار دارد، رودخانه ای که به سفید رود می ریزد. ابن …

شهر زنجان که در منابع نام آن اغلب در کنار ابهر ذکر شده یک از ولایات ایالت جبال به شمار می رفته است این شهر در ساحل رودخانه زنجان قرار دارد، رودخانه ای که به سفید رود می ریزد. ابن حوقل زنجان را بزرگتر از ابهر شمرده و گوید سر راهی که به آذربایجان می روند واقع است. یاقوت حموی در این باره می گوید ایرانیان زنجان را زنگان گویند. حمد الله مستوفی هم در این باره نوشته است آن را "اردشیر بابکان ساخت و شهین خواند، دور باروش ده هزار گام است. در فترت مغول خراب شد. [از نظر آب و] هوایی سرد است و آبش از رودخانه ای که بر آن شهر منسوب است و از حدود سلطانیه بر می خیزد و به سفید رود می ریزد. حقوق دیوانیش بیست هزار دینار و زبانشان پهلوی راست [خالص] است. ‏
تقریبا در میان راه ابهر و زنجان در وسط جلگه بزرگی که مقسم آبهایی است که در جهت غربی به سفید رود و در جهت شرقی به کویر می روند، خرابه های سلطانیه دیده می شود این شهر را ارغون خان بنیان گذاشت و الجایتو در سال ۸۰۴ به اتمام رسانید و پایتخت دولت ایلخانان قرار داد. ابوالفداء در این باره آورده است اسم مغولی آن "قنغرلان" است.
حمد الله مستوفی نوشته "درین تومان ۹ پاره شهر است دور باروش که ارغون بنیاد کرده سی هزار گام و در و قلعه ای است از سنگ تراشیده که خوابگاه "آرامگاه" الجایتو سلطان است" خرابه های آن مقبره (یا مسجد) که گنبدی بر فرازش افراشته بود هنوز باقی است ولی از خود شهر اثری نیست، اگر چه حمد الله مستوفی می گوید "و اکنون چندین عمارات عالی که در آن شهر است بعد از تبریز در هیچ شهر دیگر نباشد."‏ سر راه ابهر، پنج فرسخی مشرق سلطانیه، قریه قهود واقع است که مغول ها آن را چنان که مستوفی گوید صاین قلعه می گفتند و هنوز این محل به نام صاین وجود دارد و آن را با توخان هم می گویند. باتو خان نوه چنگیز بوده است. قلعه مرتفع "سرجهان" بر فراز قله کوهی در نیمه راه صاین قلعه و سلطانیه واقع است و تا سلطانیه پنج فرسخ فاصله داشته است. یاقوت گوید سر جهان جزء ولایت طارم است و یکی از مستحکم ترین دژهایی است که او دیده ولی در زمان حمد الله مستوفی آن دژ خراب بوده و آلات جنگی و ساخلو آن به صاین قلعه انتقال یافته بود. ‏
در غرب سلطانیه "سهرورد" و "سجاس" دو شهرچهٔ نزدیک به هم تا زمان حمد الله مستوفی یعنی قرن هشتم اندک آبادی داشته اند ولی اکنون هر دو خراب شده اند. ابن حوقل در قرن چهارم گوید اغلب ساکنان سهرورد کرد هستند و به اندازهٔ شهر زور است شهری است مستحکم سر راه همدان در جنوب زنجان. سجاس یا سیجاس نزدیک سهرورد واقع بوده و حمد الله مستوفی می گوید: "در اول دو شهر بوده و در فترت مغول خراب شد. اکنون به قدر دیهی مانده و چند دهی دیگر و نواحی جرود وانجرود (که امروزه ایجرود و انگوران نامیده می شوند) از توابع آن است.
آخرین شهر مهم ولایت زنجان که در عین حال بعد از کرسی این ولایت مقام دوم در میان شهرهای مختلف این ولایت دارا بوده شهر ابهر است. ابن حوقل در قرن چهارم گوید ابهر کرد نشین است و آب و درخت فروان و گندم بسیار دارد و قلعه ای مستحکم که بر صفه ای بنا شده آن را حفاظت می کند. قزوینی نوشته است آسیاب های ابهر و همچنین امرود های (گلابی) بسیار دارد. به گفته یاقوت حموی ایرانیان ابهر را "اوهر" می گفتند.‏

ساناز علیمحمدی