«ادیب، نقاش آهنگساز و بازیگر تحت مدیریت کارگردان همکاری میکنند و کارگردان برای آنها مانند رهبر ارکستر برای نوازندگان است» نقش کارگردان در تئاتر آنقدر مهم و کلیدی است که ما …
«ادیب، نقاش آهنگساز و بازیگر تحت مدیریت کارگردان همکاری میکنند و کارگردان برای آنها مانند رهبر ارکستر برای نوازندگان است» نقش کارگردان در تئاتر آنقدر مهم و کلیدی است که ما را به یاد رهبر ارکستر میاندازد؛ که بدون آن نظم و دیسیپلین آن هنر به هم میخورد. جشنواره بینالمللی تئاتر فجر امسال، جشنواره هنرمندان جوان بود. هنرمندانی که با پتانسیل بالا و انگیزه زیاد به صحنه آمده بودند، و از جان و دل مایه گذاشتند. یکی از این هنرمندان «عاطفه تهرانی» است. وی تحصیلات آکادمیک را در رشته تئاتر گذرانده و کارشناسی تئاتر از دانشکده هنر و معماری دارد. تهرانی در حالی جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرد که خودش بارها بازیگری در تئاتر را تجربه کرده است. به عبارتی جنس بازیگر را میشناسد، با صحنه و تئاتر آشنا است و چون بازیگری را تجربه کرده میداند چطور بازیگر را هدایت کند. نه بازیگر را آنقدر در قید و بند متن و میزانسن قرار دهد که خلاقیت را از او بگیرد نه آنقدر به حال خود رها کند که در نقش فرو روند و بازی خشک و کسالت آور ارائه دهند. او هرچند از نسل جدید تئاتر سرزمین ما محسوب میشود، اما خیلی زود یاد گرفت که حد وسط را نگه دارد، با بازیگران مدارا کند و به نوعی هارمونی برسد که بازیگر و کارگردان و صحنه را در هم تلفیق کند و ترکیبی به دست آورد که زیباییهای کارش داوران جشنواره را به این نتیجه برساند که یکی از بهترینها است. او در چندین نمایش به کارگردانی حامد محمدطاهری بازی کرده است؛ آنتیگونه و سیاهها از جمله این کارها هستند. به نظر میرسد تهرانی از کسانی که در کارشان بازی کرده است چیزهای زیادی یاد گرفته و تا حدودی متأثر بوده است اما طرح این مسئله به این معنا نیست که خلاقیتهای او را در کارگردانی دست کم بگیریم و او را انکار کنیم. یادگیری بخشی از هنر یک هنرمند است. عاطفه تهرانی که در جشنواره امسال نمایش ۷۵ دقیقهای با نام اتللو (othello) را کارگردانی میکرد، اثبات هنرش را با یک اثر مهم در تئاتر به روی صحنه برد. اتللو از آثار تراز اول و حائز اهمیت ویلیام شکسپیر است. اثری تراژیک که بارها توسط کارگردانان ایرانی و غیرایرانی به روی صحنه رفته است. اما این مسئله به کار تهرانی لطمهای نمیزند و او با شیوه خودش آن را به اجرا درآورده است. فضای تاریک صحنه به خوبی حس تراژدی را به مخاطب القا میکند. انتخاب زیرکانه اتللو توسط کارگردان برای جشنواره امری مهم به نظر میرسد. اما تجربه نشان داده است وقتی نسل جوان وارد هنر میشود با خودش خلاقیت و ابتکار عمل میآورد، با خودش ایدههای جدید خلق میکند و چون نیرویی پرانرژی محسوب میشود هر روزش از روز قبل بهتر کار میکند. کارگردانی تئاتر، امروزه هنر به معنای کامل کلمه است. کارگردانی دیگر به فراهم آوردن وسایل بازنمایی یک متن نمایشی محدود نمیشود، بلکه نمایش را تداوم میبخشد و تغییر میدهد و آن را آشکار میسازد. کارگردانی تئاتر هنر آفرینش و بازآفرینش است و محل شناخت.
قدرتگیری کارگردانان تئاتر، از یک قرن پیش در ارائه شیوههای پیچیده و در ابداع قالبهای نو ریشه دارد و از سوی دیگر، بر نظریههای مختلف پایهگذاری شده است. در نتیجه کارگردانی به گونهای که امروز میبینیم، بروزهای گوناگونی دارد و شاید درک بعد و معنای نوآوریهای آن ایجاب میکند که دریابیم بر چه چیزی مبتنی است.
انتخاب عاطفه تهرانی به عنوان برترین کارگردان جشنواره فجر بیانگر این نوید است که نسل نو تئاتر نوین خلق خواهد کرد.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است