نقدی بر برخوردهای غیرحرفه ای برخی ازمددکاران

مددکاری اجتماعی از جمله مشاغل حساسی است که به طور مستقیم با طبقات رنج دیده اجتماع سروکار دارد وبه همین علت مددکار باید در مواجهه با مشکلات مراجعه کنندگان که اغلب از طبقات محروم …

مددکاری اجتماعی از جمله مشاغل حساسی است که به طور مستقیم با طبقات رنج دیده اجتماع سروکار دارد وبه همین علت مددکار باید در مواجهه با مشکلات مراجعه کنندگان که اغلب از طبقات محروم نگه داشته شده جامعه هستند ،سعه صدر بیشتری از خود نشان دهد. رفتارمحترمانه ، پرهیز از ترحم و عدم تحقیر مراجعه کننده از جمله مقدماتی ترین خواسته هایی است که باید از یک مددکار اجتماعی انتظارداشت.
بی شک هرگونه کنش پرخاش گرانه وناصواب از سوی یک مددکار اجتماعی به منزله عدم شناخت کافی مددکار از شغلش تلقی خواهد شد وبه طور عمومی باید آستانه صبر یک مددکار از متوسط حد تحمل کارمندان دیگر بیشتر باشد تا در این صورت بتواند برخی از معضلات ومصائب اجتماعی را با تدبیرحل کند.
یکی از گروه های اصلی مراجعه کننده به مددکاران اجتماعی، معلولان هستند که به دلیل توزیع ناعادلانه منابع وعدم حمایت های کافی متولیان رفاه معلولان، همچنان از گروه های آسیب پذیر جامعه محسوب شده و نیازمند چتر حمایتی گسترده تری هستند. مددکاران سازمان بهزیستی به خوبی می دانند که ساختارهای جامعه ونوع نگاه بسیاری از مسوولان به معلولان، مانع از آن شده است که مددجویان بهزیستی بتوانند از ظرفیت های سازنده خود برای ایجاد یک زندگی بی دغدغه بهره ببرند و به دلیل مشکلات مدیریتی وعدم باور خیل انبوه ارگان های دولتی وغیر دولتی نسبت به توانمندی های معلولان، بسیاری از توان یابان کماکان نیازمند حمایت های سازمان بهزیستی هستند.
حال در چنین شرایطی که معلولان جامعه نمی توانند ازبسیاری از امکانات عمومی همچون وسایل حمل ونقل همگانی استفاده کنند و بسیاری از آنان نیز در زمینه برخورداری از مسکن و اشتغال وسایر فرصت های اجتماعی محروم واقع شده اند، وظیفه سازمانی وانسانی مددکاران اجتماعی صد چندان می شود. اما متاسفانه برخی از مددکاران وکارکنان سازمان بهزیستی با معلولان برخورد مناسبی ندارند وگاه برخی از آنان در مواجهه با مددجویان از خود برخورد موقر و قابل قبولی نشان نمی دهند. البته شاید عده ای عنوان کنند که دلیل برخی از این رفتارهای نامحترمانه و پرخاش گرانه برخی از مددکاران با معلولان، حجم عظیم کاری باشد که به آنها محول می شود.
البته می پذیریم در جامعه ای که مطابق آمارهای ارائه شده از سوی سازمان بهزیستی بیش از دو میلیون و ۸۰۰ هزار معلول وجود دارد(که البته آمارهای غیر رسمی معلولان کشور بسیار فراتر از این هاست) حجم کار مددکاران سنگین می شود اما به هر روی حجم کار نمی تواند دلیل خوبی برای رفتارهای نامهربانانه برخی از مددکاران با معلولان باشد; زیرا مددکاری که وارد سازمان بهزیستی می شود بی شک از قبل باید به حجم کارش می اندیشید.
به کرات شاهد بوده ایم که فعالان سازمان های غیر دولتی مرتبط باحقوق معلولان از مددکاران تقاضا کرده اند که اگر معلولی به بهزیستی مراجعه می کند و مددکار به هر دلیل قانونی نمی تواند نیاز معیشتی فرد معلول را برطرف کند، حداقل برخورد حرفه ای و انسانی با معلول داشته باشد، وی را تحقیر نکند، از روی سکو با او حرف نزند وبه معلول به عنوان انسانی محترم که برای اخذ حقوق قانونی و موجهش به بهزیستی مراجعه کرده است نگاه کند.
نیاز به تکرار نیست که شوربختانه به دلیل فقدان برنامه های مناسب جهت شناساندن توانمندی های توان یابان از سوی رسانه های تصویری، فضای غالب فرهنگی کشور به گونه ای شکل گرفته است که حتی بسیاری از مسوولان هم به معلولان به عنوان نیروهایی مصرف کننده نگاه می کنند ومتاسفانه برخی از مددکاران نیز چنین دیدی دارند وجامعه توان یابان را اقشاری بی دفاع وقابل ترحمی می پندارند که اگر هر طور هم با آنان برخورد شود هیچ صدایی از کسی بر نمی خیزد. البته بدیهی است که همه مددکاران سازمان بهزیستی نیز این گونه نیستند وچه بسا مددکاران ارزشمند و بی شماری که حتی اگر قادر به رفع مشکلات مادی معلولان هم نیستند با لبخند دلایلشان را عنوان کرده ولااقل بر رنج جسمی معلولان ،رنج دیگری نمی افزایند.
در هرحال بایسته است که سازمان بهزیستی جهت تکریم ارباب رجوع واحترام به چندین میلیون شهروندمعلول ایرانی به گونه ای عمل کند که ضمن نظارت بر اعمال مددکاران ، مانع از آن شود که حقوق قانونی توان یابان پایمال شود و این سازمان می بایست حداقل برکف خواسته های معلولان که انتظار دارند وقتی به بهزیستی مراجعه می کنند شان ومنزلت انسانیشان حفظ شود، تمکین کرده و لزوم رعایت اخلاق حرفه ای را به مددکاران خاطی گوشزد کند.
نویسنده : امین جلالوند