▪ «آیا جهالت نیست که آدمی ساعات شیرین امروز را فدای روزهای آینده نماید.» □□□ ▪ «ازدواجکردن، نصفکردن حقوق و دو برابرکردن وظایف است.» □□□ ▪ «ازدواج یعنی با چشمان بسته، بهامید …
▪ «آیا جهالت نیست که آدمی ساعات شیرین امروز را فدای روزهای آینده نماید.»
□□□
▪ «ازدواجکردن، نصفکردن حقوق و دو برابرکردن وظایف است.»
□□□
▪ «ازدواج یعنی با چشمان بسته، بهامید گرفتن یک مارماهی، دست فروبردن در جوالی پر از مار.»
□□□
▪ «اما چنین خدائی، یهوه که برای تفریح و از روی عمد، این جهان فقر و درد و رنج را میآفریند و بهعمل خود نیز میبالد و میگوید:- "...و همانا بسیار نیکو بود.." (سِفرِ پیدایش- ۱، ۳۱)- غیر قابل تحمل است.»
□□□
▪ «انسان در حقیقت حیوانی وحشی و تنفرانگیز است که ما او را فقط در حالت رام و مهار شده می شناسیم، این حالت را تمدن نامیدهاند.»
□□□
▪ «با مصلحت دیگران ازدواج کردن، در جهنم زیستن است.»
□□□
▪ «زندگی کوتاه است و حقیقت دوردست و طولانی است؛ بیایید حقیقت را بگوییم.»
□□□
▪ «زندگینامه انسان عبارت است از: مدهوش از امیدها و آرزوها، پایکوبان بهآغوش مرگ پناه بردن.»
□□□
▪ «صبح را [برای خود] با دیر بیدارشدن کوتاه نکنید؛ بهصبح مانند پنجمین عنصر حیات بنگرید که قدری نیز مقدس است.»
□□□.
▪ «عشق و عاشقی هرچند اثیری و پراحساس ابراز گردد، بازهم ریشه در شهوت دارد و بس.»
□□□
▪ «مغز فکر میکند، مانند معده که غذا را هضم میکند.»
□□□
▪ «نان روزانه استادان فلسفه، لقمهفطیر ترشیدهای بیش نیست.»
□□□
▪ «هدف نهائی از سرودن اشعار و نشر افکار، کوششی است آگاهانه تا سری بزرگ را بر روی تنه انسانهای کوچک قرار دهند؛ پس چندان جای تعجب نیست اگر نتیجه نمیبخشد.»
□□□
▪ « همه آرزوها از نیاز سرچشمه میگیرد، یعنی از کمبودها و از رنجها.»
□□□
▪ «همهچیز! آری، همهچیز را یک انسان میتواند فراموش کند، اما خود را، وجود خویشتن خود را، هرگز.»
□□□
▪ «یک انسان معمولی، کالای تولیدی کارخانه طبیعت است.»
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است