گرافیک تجاری ـ تبلیغاتی

ضعف گرافیک تجاری در ایران ملموس است. چرا این همه پوسترهای فرهنگی و هنری عالی طراحی و ارائه می‌شود، اما هیچ کجا نمی‌بینیم مثلا یک پوستر تبلیغ مواد غذایی، لوازم خانگی و ... را به …

ضعف گرافیک تجاری در ایران ملموس است. چرا این همه پوسترهای فرهنگی و هنری عالی طراحی و ارائه می‌شود، اما هیچ کجا نمی‌بینیم مثلا یک پوستر تبلیغ مواد غذایی، لوازم خانگی و ... را به عنوان کار خوب نمایش بدهند؟
به نظر من رسالت اصلی گرافیک در بخش تجاری نمود عینی می‌یابد و تقریبا در همه جا همین طور است.
ولی اینجا یک پوستر تجاری را با دید فرهنگی نگاه می‌کنیم، یعنی اگر شبیه پوسترهای فرهنگی شد، خوب و مورد تایید است. ولی اگر نه، هزار جور ایراد از آن می‌گیریم. غافل از اینکه وظیفه اصلی یک اثر گرافیک تجاری، مثلا پوستر، کمک به فروش بیشتر محصول، معرفی صحیح برند، اطلاع‌رسانی درست و ... است.
مگر می‌شود یک گرافیست از "بازاریابی" بی‌اطلاع باشد، از "مردم شناسی" چیزی نداند یا از سیاست، فرهنگ، تفکرات و ... مخاطبانش اطلاع نداشته باشد و بتواند اثر خوبی طراحی کند؟!
جالب اینجاست که برخی از همین افرادی که در مسابقات گوناگون شرکت می‌کنند و کارشان پذیرفته هم می‌شود، هنگام برخورد با یک سفارش تجاری که هم بتواند نظر سفارش‌دهنده را تامین کند و هم نظر خود طراح را، به مشکل برمی‌خورند و نمی‌توانند از پس کوچکترین کار حرفه‌ای برآیند.
به طور مثال یک بسته‌ بندی برای تلویزیون طراحی کردم. خیلی چیزها را باید در نظر می گرفتم. به هر حال یک خط تولید با بیش از ۵۰۰ نفر نیروی متخصص و کارگر، میلیاردها تومان سرمایه‌گذاری و حساسیت‌های زیادی را در نظر می‌گرفتم تا طرحی بدهم که با محدودیت‌های چاپ کارتن در ایران هم جور باشد. بگذریم که مسایلی مثل شناخت بازار هدف، مخاطبان، قیمت محصول، سطح اجتماعی مخاطب و ... را هم نمی‌شد از نظر دور کرد.
ولی در مجموع، اثری طراحی شد که در فروش محصول (به فروشندگان بزرگ) تغییرات اساسی بوجود آورد و همه چیز متحول شد. یک سال بعد فروش به حدی رسید که تولید تلویزیون‌های ال سی دی هم آغاز شد. طراحی بسته‌بندی آن محصول با این یکی خیلی فرق داشت، چون مخاطبان عوض شدند.
ولی خوب، از دید گرافیک فرهنگی، این کار اصلا جالب نیست!
همیشه به این مساله فکر می‌کنم چرا در بین این همه فراخوان، یکی نمی‌آید یک فراخوان برای پفک نمکی بگذارد؟
چرا کسی نمی‌گوید بیاییم یک تابلوی سر در برای نمایندگان فروش، مثلا برای بستنی میهن طراحی کنیم؟ و هزار تا کار دیگر. این دریا آنقدر وسیع است که ما آن را کللا از نقشه ذهن‌مان پاک کردیم!
دلیلش هم اینست که خیلی چیزها برای ما اشتباه تعریف شده و این اشتباه مدام در حال تکرار است.
طراحان جوان با شرکت در این فراخوان‌ها با این مسایل و راهکارهایشان آشنا نمی‌شوند. در واقع در این فراخوان‌ها، همه چیز به خود طراح برمی‌گردد. شما "دوست دارید" این جوری کار کنید، نخواستید جور دیگری کار می‌کنید. لزومی هم نمی‌بینید که به کسی پاسخ بدهید.

میلاد کلانتری