سعید حناییکاشانی برای علاقهمندان به حوزه فلسفه غرب، ادبیات و سینما چهرهای نامآشناست. او در حال حاضر در گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی تدریس میکند. در کارنامه علمی و …
سعید حناییکاشانی برای علاقهمندان به حوزه فلسفه غرب، ادبیات و سینما چهرهای نامآشناست. او در حال حاضر در گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی تدریس میکند. در کارنامه علمی و پژوهشی او تالیف، ترجمه و ویراستاری آثار فراوانی به چشم میخورد که برخی از آنها عبارتند از <مردهشناسی اندیشههای مرده: دربارههستیشناسی>، <حقیقت و دروغ در هنر>، <از اخلاق تا فلسفه سیاسی>، <مرگ و مابعدالطبیعه: نیستی و معنای هستی در فلسفه هستی هایدگر و...> خبرگزاری مهر گزارش دادهاست که وی در نخستین جلسه نشستهای آسیبشناسی فرهنگی با موضوع <ضعف حافظه تاریخی ایرانیان> در جهاد دانشگاهی مشهد سخنرانی کرده است که گزیدهای از آن را میخوانید.
<متهم کردن ایرانیان به کمحافظه بودن امری صحیح نیست و وظیفه نهادهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی است که به حفظ میراث در حافظه تاریخی پرداخته و در یادآوری تاریخ موثر باشند. اگر بخشی از تاریخ ایران ناشناس مانده به دلیل کمکاری خود ماست و برای استقرار و باقی بودن آن باید یادآوران تاریخ را افزایش داد. فقدان حافظه تاریخی، عدم وجود را اثبات میکند و تصور تاریخی هر کشور در صورتی احیا میشود که آن ملت تصوری از تاریخ خود داشته باشد. ایران به واسطه مبارزات سیاسی و تالیفات نویسندگان و شعرا، توانایی حفظ هویت تاریخی خود را داشته است و آنها توانستهاند این هویت را به ایرانیان بازگردانند و آن را در جهان نیز ثبت کنند. حکومتی که زندگی را ساماندهی کند در هر ملتی نیاز است به خصوص در مورد ایرانیان که از زمان باستان مفهوم عدالت اهمیت داشته و در صورت عدم وجود آن سقوط افراد حتمی بوده است با در نظر داشتن صفات ثابت برای ملتها مسالهای قابل حل نخواهد بود و اگر به ضعفهای خود آگاهی داشته و بدانیم که قابل ترمیم است اقداماتی در زمینه ایجاد تغییرات آن انجام میدهیم. با تحلیل و توصیف و استمرار از نامهای تاریخی در زندگی به شیوهای که اکثریت، پذیرای آن باشند و در درک آن مشکلی نداشته باشند، میتوان خاطرات تاریخی را پاس داشت و از مدفون شدن آن جلوگیری کرد. تقصیر حکومتها در کم حافظه بودن مردم، سرکوب خاطرات و سوق دادن به گریز و نفرت در قسمتی از تاریخ است. اگر در جامعه گروههای مختلف در بیان احساسات و اندیشههای خود توانمند باشند این امکان به وجود میآید که نیروهای مختلف برحسب تصورات و صلاح خود وظیفه خویش را تعیین کنند. خصوصیات ملتها فطری است و با وجود دارا بودن استعداد، برای پرورش یافتن و رشد آنها نیازمند تلاش در زمینه کسب آگاهی بیشتر هستند. تاریخ خلاف ثبات خصوصیات ملی را به خوبی نشان داده، زیرا انسان که تشکیلدهنده ملت است، میتواند با تغییر اندیشه در مورد خود، تغییرات بسیاری در کائنات ایجاد کند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است