آفتاب

الکساندر پوپ، شاعر طناز بریتانیایی



الکساندر پوپ (به انگلیسی: Alexander Pope) از شاعران سدهٔ هجده بریتانیا بود. شهرت او بیشتر به خاطر اشعار طنزش و ترجمه اثر هومر و نیز به خاطر دوبیتی‌هایش است که مضمون قهرمانی دارند.

"وضع و حال مردمان تنگ فکر
به وضع و حال
بطریهای تنگ دهان می ماند؛
هرچه کمتر در خود دارند،
با سر و صدای بیشتری
آن را به خارج پرتاب می کنند"

الکساندر پوپ ، شاعر معروف بریتانیایی و از بزرگان تاریخ ادبیات انگلستان ، به تاریخ ۲۱ مه ۱۶۸۸ در لندن دیده به جهان گشود. او شاعری طنز پرداز بود و به همین سبب نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت. الکساندر پوپ به لحاط ارزشمندی در بین شعرای انگلستان ، پس از شکسپیر در جایگاه دوم قرار دارد.

او همچنین به سبب ترجمه ی قوی ای که از اثر هومر داشته است ، بسیار مورد اقبال و موفقیت قرار گرفت. پوپ در لندن و در خانواده ای از بازرگانان ثروتمند و کاتولیک زاده شد. پدر و مادرش در خارج از شهر ، در ویندزر فارست خانه ای خریدند و بدین طریق توانستند الکساندر را که قامتی نا زیبا و قدی تا حد غیر معمول کوتاه داشت را از طعن و شماتت محیط خشونت بار شهر بر کنار دارند و وسائل تحصیلات برایش فراهم آورند. الکساندر در دوازده سالگی زبان یونانی و لاتینی و در پانزده سالگی زبان فرانسوی و ایتالیائی آموخت، اما کار شدید و افراطی به مزاج رنجورش لطمه بیشتری وارد آورد و پشتش را خمیده تر ساخت و همین امر باعث شد که بعدها دشمنانش با لحن نیش دار از نقص جسمی او سخن گویند.

پس در ۱۷۱۱ منظومه ای علمی و تحقیقی با عنوان مقاله ای در نقد ادبی بدون ذکر نام شاعر انتشار داد که هدفش فراهم آوردن زمینه ای منطقی بود در نقد هنر به صورتی سالم و مستدل که از اقبال بسیاری نیز برخوردار نشد. پوپ در این اثر تحت تاثیر اثر بوالو نویسنده فرانسوی قرار گرفته بود. آنچه بوالو در اثر خود به شاعران توصیه کرده بود، پوپ به منتقدان پیشنهاد کرد و آن حسن نیت در نقد، همراه با خوی مسالمت آمیز بود . مخالفان با لحنی تند به این اثر تاختند و همین امر عکس العملهای کینه توزانه در پوپ پدید آورد که پیش از آن در طبعش وجود نداشت.

منظومه روستائی جنگل شامل توصیفی است از مناظر و دشتهای انگلستان و زندگی حیوانات و در ضمن اشاره هایی به بعضی وقایع سیاسی عصر نیز داشت. پوپ این منظومه را تحت تاثیر اشعار روستائی ویرژیل ساخته، اما زیبائی و لطف بیان ومفاهیم شعر به آن رنگ انگلیسی داده است. پوپ به هنگام اقامت در ویندزر فارست با دوخواهر به نام ترزا و مارتا بلانت دوستی یافت که در زندگیش اهمیت فراوان پیدا کردند. در نیمه دوم سال ۱۷۱۱ پوپ دور از شهر به ساختن شاهکار خود پرداخت به نام دست درازی به حلقه گیسو .این منظومه ابتدا در دو بند و در حدود ششصد بیت در ۱۷۱۲ منتشر شد، سپس در ۱۷۱۴ دو بند دیگر بر آن افزوده کشت.

لرد پیتر نجیب زاده جوانی حلقه ای از گیسوی دلدار را که فرمور نام دارد می رباید که موجب برانگیختن رسوایی بزرگی می گردد. پوپ آن را زمینه منظومه طنز آمیز خود قرار می دهد و با افسانه های اساطیری می آمیزد و به نوبت خواننده را با خود به تالار پذیرایی تجمل زنی زیبا می برد که الهه های اساطیری و زیبارویان را به میان خود دارد و همچنین به اتاقی که در آن خوبرویان سرگرم گفتگو و قهوه نوشیدن هستند می برد و در آنجا  نویسنده دست به تصویر گری می زند. در همین اتاق است که عاشق مشتاق به هنگامی که دلدارش سرگرم بازی است، حلقه ای از گیسوی او را می رباید. پوپ در منظومه خود حلقه مو را به آسمان بالا می برد و به ستاره جدیدی مبدل می سازد. این حماسه در افراد دو خانواده که چهره هایشان به صورتی طنز آمیز در داستان ترسیم شده است، خشمی شدید نسبت به شاعر پدید می آورد، تا آنجا که بعضی از اشخاص واقعی داستان، اندیشه کشتن او را در سر می پرورانند. این منظومه مجادله آمیز به سبب شیوه بیان زیبا و پر جاذبه پوپ از حد سرگرمی ساده محافل ادبی فراتر رفت و منعکس کننده سلیقه زمان و نشان دهنده پوچی و بی ثباتی زندگی عصر او به شمار آمد.

پوپ در اواخر ۱۷۱۳ در حالی که به توسعه این منظومه اشتغال داشت، کار ترجمه ایلیاد اثر هومر را نیز بر عهده گرفت که او را از مشهورترین شاعران انگلستان ساخت و سود سرشاری نصیبش کرد که تا آن زمان میان اهل ادب بی سابقه بود. اولین جلد ایلیاد در ۱۷۱۵ منتشر شد و سایر جلد های آن در ۱۷۲۰ پایان یافت.

پوپ پس از آن از ۱۷۲۵ تا ۱۷۲۷ ترجمه ی اودیسه را نیز انتشار داد. در طی این سالها به محافل ادبی و مجامع بانوان رفت و آمد بافت و با دقت در روحیه زنها و غم ها و نگرانی ها و اضطراب هایشان تعمق کرد و توانست از آنان تحلیل روانی کاملی بعمل آورد، اما ستایش و طرفداری از زنان در موردی که به عشق ارتباط می یافت، به سبب نامطبوع بودن و عدم تناسب جسمانی و نقص اندام پوپ بی نتیجه می ماند و همین خود احساس حقارتی در او پدید می آورد که موضوع اصلی دو شعر عاشقانه و غم انگیز او قرار گرفت.

رفاه مالی پوپ که در نتیجه ترجمه آثار هومر بدست آمده بود، به او امکان داد که در ۱۷۱۹ در ویلای توییکنهام اقامت گزیند و تا آخر عمر در آن به سر برد و خود را به گل کاری و تزئین خانه سرگرم کند، خاصه به تزئین غار معروفی که از سنگهای معدنی زینت یافته بود. گاهگاه نیز با جامعه اشرافی رفت و آمد می کرد. پوپ غالبا به دوستانش نامه هائی می نوشت که بیشتر آنها از حیث زیبائی بیان شاهکاری به شمار می آمد. این طرز زندگی، کمبود عواطف و احساسهای عاشقانه پوپ را جبران می کرد. دومین دوره از زندگی ادبی پوپ به سرودن اشعار اخلاقی یا هجوآمیز صرف شد. منظومه هجوآمیز دانسیاد را در چهار جلد به انتشار رساند. سه جلد اول، بدون نام مؤلف در ۱۷۲۸ منتشر شد و جلد چهارم تحت عنوان دانسیاد جدید در ۱۷۴۲ نشر و چاپ کامل آن نیز به یکباره یکسال بعد از نشر مجموعه چهارم روانه ی بازار گردید. قهرمان اصلی این منظومه ابتدا لویس ثیوبالد بود که از چاپ یکی از آثار شکسپیر که به وسیله پوپ عرضه شده ، انتقاد کرده بود در چاپ آخرین نسخه از کالی سیبر جای لویس را گرفت. پوپ در این منظومه عقاید خود را بر ضد نویسندگان درجه متوسط و عادی و حتی برضد نویسندگان مورد احترام جامعه بیان می کند و به طور کلی معایب و نقائص اهل ادب زمان را فاش می سازد.

این منظومه امروزه سنگین و ملال آور بنظر می آید. مقاله های اخلاقی که مقاله هایی منظوم است از ۱۷۳۱ تا ۱۷۳۵ منتشر شد و شامل چهار مقالهه است که به مارتا دوستش یا به اشخاص دیگر نوشته شده و در آنها روحیه و خصوصیت های اخلاقی زن را مورد تحلیل قرار داده یا از طریق صحیح استفاده از ثروت سخن گفته، یا اسراف را مذموم دانسته است. مقاله ای در باب انسان منظومه ای فلسفی است که طی سال های ۱۷۳۳ انتشار یافت و شامل چهار نامه است. در نامه اول روابط موجود میان بشر و طبیعت را تجزیه و تحلیل می کند. در نامه دوم بشر را در برابر بشر قرار می دهد و در نامه سوم بشر را در برابر جامعه و در نامه چهارم خوشبختی را بررسی می کند. پوپ در این منظومه تحت تاثیر متفکران فرانسوی مانند پاسکال و مونتنی قرار دارد و در اشعار خود نیکی و لیاقت فطری بشر را اعلام می کند.

بعضی از ابیات این مقاله مشهور مانده است مانند این بیت: «از دل آدمی پیوسته امید فوران می کند.» پوپ در زبان شعر وسواس و دقت فوق العاده داشته و فصاحت و صحت خاصی بکار برده است و به سبب همین خصوصیت اشعار او به کشور فرانسه راه یافته و راه نفوذ و ادبیات انگلیسی را در خارج از کشور گشوده است. شعر پوپ از حساسیت فراوان نیز برخوردار است و افکار ظریف و پاکی و صفا و استحکام آنها، بناهای اصیل انگلیسی را بیاد می آورد. پوپ هنرمندی است که به تسلط در کار واقف بوده، اما هر دم کوشیده است تا باز بهتر کار کند. دقت و کوشش و رعایت قواعد زبان بی هیچ شکی او را در رأس شاعران و نویسندگان کلاسیک انگلیسی قرار داده است. بایرون درباره پوپ می گوید: «هزاران سال باید بگذرد، تا ادبیات بتواند امیدی به پیدایش شاعری نظیر او بدست آورد.» ولتر می گوید: « پوپ بهترین شاعر انگلستان و در عصر ما بهترین شاعر جهان است.» .وی در نهایت پس از عمری پر بار و فعالیت های گسترده در حوزه ی ادبیات ، در تاریخ ۳۰ مه ۱۷۴۴ در حالی که تنها پنجاه و شش سال سن داشت برای همیشه دنیا را بدرود گفت.

آثار الکساندر پوپ

    شبان نامه ها
    جستاری در نقد ادبی
    جنگل ویندزدر
    مرثیه ای بر خاطره یک بانوی ناکام
    دانسیاد
    هنر غرق شدن در شعر
    مقالاتی در باب انسان
    هجو نامه
    دست درازی به حلقه گیسو




وبگردی