گروهی از كارگزاران دولت با توطئه امریكائیها برای نابود كردن مزارع برنج در شالی زارها كرم ساقه خوار رها میكنند. هدف آنان افزایش واردات برنج است. مهندسی به نام حمید از موضوع مطلع میشود و دوستش، مهندس نادری، را نیز در جریان میگذارد. به زودی عوامل امنیتی حمید را به قتل میرسانند. مهندس نادری روستاییان را در مبارزه با كرم ساقه خوار آموزش میدهد. مأموران قصد دارند او را نیز به قتل برسانند. مهندس نادری از مهلكه میگریزد. همسرش، كه با كارهای او مخالف است، از او جدا میشود. از سوی دیگر مهندس جوان را كه برای دادخواهی با وزیر كشاورزی ملاقات كرده به زندان میاندازند.
پس از سپری شدن دوره محكومیت، مهندس همچنان جانب كشاورزان را میگیرد، اما سر انجام او را به قتل میرسانند.