̎ژنرال رانکور̎ (گریفیث) تهدید کرده که دنیا را با موشکی که در پایگاه مخفیاش پنهان کرده، نابود خواهد کرد. اما برای رسیدن به هدفش به یک تراشهٔ کامپیوتری خاص نیاز دارد که توسط ̎پروفسور اوکرینسکی̎ (باسکین) اختراع شده است. مأمور ویژه، ̎دیک استیل̎ (نیلسن) را مسئول پیگیری این پرونده میکنند تا جلوی وخامت اوضاع را بگیرد. ̎استیل̎ نیز با ̎ورونیک̎ (شریدان)، دختر ̎اوکرینسکی̎ طرح رفاقت و همکاری میریزد که از قضایای روزگار، او هم مأمور KGB است...
● هجویهای بر فیلمهای ̎جیمز باند̎ی که نامش شوخی است با نام جان سخت (جان مکتیرنان، ۱۹۸۸). اما فیلم از این هجویه نیز فراتر رفته و به اثری شبیه کلهگندهها! (جیم ایبراهمز، ۱۹۹۱) بدل میشود، که در اغلب صحنههایش شوخی با فیلمهای مختلف آمریکائی بهچشم میخورد: از بوچ کسیدی و ساندانس کید (جرج روی هیل، ۱۹۶۹) گرفته تا داستان عامهپسند کوئنتین تارانتینو (۱۹۹۴). و بنابراین تقلیدی است از آثار برادران زوکر و جیم ایبراهمز که البته از جذابیت هواپیما! (۱۹۸۰) عاری است. نیلسن تمام سعی خود را کرده که بار فیلم را بهخوبی بر دوش بکشد، اما در برخی لحظات در حد یک دلقک نزول کرده است. شروع فیلم که شوخی با آواز گلدفینگر (گاهی هامیلتن)، ۱۹۶۴ است، سطح توقع را از فیلم بالا میبرد؛ توقعی که بیجواب میماند.