̎گای باران̎ (پالیمنتری)، مدیر یک مدرسهٔ خصوصی زندگی بدی را میگذراند. اگر چه او مدرسه را اداره میکند اما صاحب آن همسرش، ̎مایا̎ (آجانی) است. ̎مایا̎ از طرفی بر اثر رفتارهای بیرحمانهٔ ̎گای̎، روحش در هم شکسته و از طرف دیگر سلامتی کاملی ندارد. ̎گای̎ بهطور علنی با یکی از معلمهای مدرسه به نام ̎نیکول هورنر̎ (استون) که تقریباً به اندازۀ ̎مایا̎ از ̎گای̎ متنفر است، رابطه برقرار کرده است. ̎مایا̎ و ̎نیکول̎ علیه دشمن مشترکشان متحد میشوند و نقشهٔ کشتن او را و پنهان کردن جسدش را در سر میپرورانند. قتل طبق نقشه صورت میگیرد اما بهطور اسرارآمیزی جسد او از جائی که با دقت انتخاب شده، ناپدید میشود. وقتی سر و کلهٔ یک کارآگاه سمج به نام ̎شرلی فوگل̎ (بیتس) پیدا میشود، آنان از خود میپرسند چه کسی از نقشهٔ قتل خبر داشته؟...
● بازسازی اثر کلاسیک اما هماینک کمرمق شدهٔ هانری ژرژ کلوزو (۱۹۵۴)، در دههٔ ۱۹۹۰، نکتههای جالبی از وضعیت سینمای آمریکا در میانهٔ دههٔ ۱۹۹۰ ارائه میدهد. در سالهائی که مضامین و گرایشهای زن ـ آزاد ـ خواهانه به شکلی همه جانبه و بخشنامهای بر سینمای آمریکا حاکم بودند، گاه کار تا آنجا بالا میگرفت که همچون این فیلم، چرخش غافلگیرکننده و اخلاقی پایان فیلم کلوزو به نفع پیام زن ـ آزاد ـ خواهانهٔ پایانی نسخهٔ چچیک کنار گذاشته میشد. با اینحال اروتیسیسم آشکار فیلم که از رابطهٔ مثلثی آجانی ـ پالمینتری ـ استون در ابتدای فیلم به رابطهٔ همجنس دوستانهٔ آجانی ـ استون در پایان تغییر مییابد، علاوه بر تأکید بر زن ـ آزاد ـ خواهانهٔ مورد اصرار فیلمساز، مناظری تماشائی را هم پیش روی تماشاگر قرار میدهد. نقش کارآگاه هم در این فیلم برخلاف نسخهٔ کلوزو بر زن محول شده و بیتس هم با آه هیبت التقاطی ̎مارلو/مارپل̎ گونهاش، تصویری آرمانی از زنِ قانون ارائه میدهد.