"یوها هولم" ۳۳ ساله (دونر)، پدر خانوادهای است که در مجلهای عامهپسند در فنلاند بهعنوان "خانواده سال" شناخته شده است. او مدیر تبلیغاتی یک شرکت معتبر یخچالسازی است. "هولم" به "ماریا" (هالکولا)، یکی از همکارانش نزدیک میشود و این موضوع به سردی رابطه او با همسرش میانجامد. زنش پیشنهاد طلاق میکند، اما "هولم" نمیپذیرد؛ در عین حال حس علاقه و تملکش نسبت به "ماریا" شدیدتر میشود...
٭ دونر در فیلمش جامعهای مرفه را تصویر میکند که حتی قادر به تشخیص نیازهای روحی خود نیست، چه برسد به ارضای آنها. آنچه در سکوت بین "هولم" و "ماریا" یا "هولم" و همسرش میگذرد، نمونه کامل تراژدی در رفتار و روابط انسانی است؛ انسانهائی که در تنگنای سرخوردگیها و جاهطلبیهایشان گرفتار شدهاند. دونر گه گاه در کارگردانیاش لغزشهائی دارد، از جمله در استفاده مفرط از "جامپ کات".