ـ "آقای هامر" (گروچو)، مدیر هتل نه چندان پررنقی در ساحل نارگیل فلوریدا، میکوشد از اقامت زنی ثروتمند بهنام "پاتر" (دومونت) حداکثر استفاده را برای بهبود وضع مالی خود ببرد. "هارپو" (هارپو) و "چیکو" (چیکو) که ظاهراً بهعنوان مشتری به هتل آمدهاند، به "هامر" کمک میکنند تا نقشه توطئهگرانی که میخواهند جواهر خانم "پاتر" را به سرقت ببرند و تقصیرها را گردن نامزد دختر او بیندازند، خنثی شود...
ـ نخستین فیلم برادران مارکس که در آن ویژگیهای آشنای آنان، کاملاً قوامیافته بهنظر میرسد. فیلم آشکارا محملی برای هنرنمائی آنان است و بس (حتی اشارههای فیلم به فراز و نشیب اقتصادی فلوریدا در اواخر دهه ۱۹۲۰ کاملاً حاشیهای هستند) نمایشنامه مبنای کار به اندازه کافی مفرح بود، اما برادران مارکس امکان بداههپردازی کامل و تغییر گفتوگوها و صحنهها را نیز داشتند. فیلم پر از گفتوگو است و شکل معینی ندارد. از نظر تکنیکی نیز خامدستانه است (صدای بدون پرسپکتیو، دوربین ایستا و دکورهای آشکارا تصنعی)، با این حال برادران مارکس با رفتار و کردار جنونآمیزشان هر نقصی را به فراموشی میسپارند. گروچو با کلام، دیگران را خلع سلاح میکند، چیکو بحثهای بیمنطق و ابلهانهاش را پی میگیرد و هارپو بوقش را میزند، شعبده رو میکند و دنبال دخترها میدود...