ـ رم باستان جوانی یهودی بهنام "بن هور" (نووارو) رابطه نزدیکی با "مسالا" (بوشمن). افسر ارتش، برقرار کرده است. اما پس از اینکه "مسالا" به مذهب "بن هور" پی میبرد، او را از خود میراند. به زودی بر اثر سقوط اتفاقی یک آجر از لبه بام خانه "بن هور" یکی از ژنرالهای ارتش به قتل میرسد و تمام خانواده دستگیر میشوند. سپس "بن هور" را بهعنوان برده میفروشند و طی سفری از صحرا، او "مسیح" را میبیند و با جرعه آبی که از دستهای حضرت مینوشد امیدی تازه برای مبارزه با ظالمان پیدا میکند. سرانجام دشمن به کشتیای که "بنهور" مأمور به پاروزنی در آن است حمله و آن را غرق میکند. اما "بن هور" جان "آریوس" (کوریر)، فرمانده رمی، را نجات میدهد. "آریوس" نیز به جبران فداکاری "بن هور" او را فرزندی خود میپذیرد. حالا "بن هور" با قدرت و ثروتی که بهدست آورده بازمیگردد تا خانوادهاش را پیدا کند...
ـ عظیمترین فیلم زمانه خود پس از چاپ رمان محبوب ژنرال والاس در سال ۱۸۸۰، بارها نسخههائی تئاتری از آن را روی صحنه آوردند؛ با دکورهای عظیم، سیاهی لشکرهای بسیار و حتی مسابقه ارابهرانی با اسبهای واقعی. با این همه حکایت تصاویر متحرک چیز دیگری بود. البته نخستین بن هور (سیدنی آلکات، ۱۹۰۷)، هم قابل توجه نبود و هم کمپانی سازندهٔ آن را درگیر نخستین دعوای حقوقی تاریخ سینما (با ژنرال والاس) کرد. اما برای بن هور دوم تدارک مفصلی دیده شد و با دردسرهای پبچیدهای در ایتالیا جلوی دوربین رفت؛ از جمله اینکه در جریان کار، مترو ـ گلدوین ـ مایر مجبور به تعویض گروه سازنده (کارگردان: چارلز برابین، فیلمنامهنویس / مشاور: جون مانیس و بازیگر نقش اول: جرج والش) شد و در آخرین لحظههای پیش از آغاز فیلمبرداری صحنه نبرد دریائی فاش شد که دستیار کارگردان ایتالیائی، سیاهیلشکرها را بر مبنای عقاید سیاسی آنان (فاشیست یا ضدفاشیست) بین نیروهای متخاصم تقسیم کرده است! و در انتها که فیلمبرداری در آمریکا به پایان رسید و فیلم آماده نمایش شد نزدیک به ۴ میلیون دلار) هم (با توجه به سهم سینماداران و وارث ژنرال والاس) جبران هزینهها را نکرد. در عوض بن هور حیثیت و اعتباری برای مترو ـ گلدوین ـ مایر به بار آورد که میلیونها ارزش داشت. ویلیام وایلر، یکی از دستیاری کارگردان در صحنه ارابهرانی، سی و چهار سال بعد فیلم را با موفقیت بازسازی میکند.