محمود كه علاقمند به فیلمسازی است فیلمنامهای بهنام شبح كژدم نوشته است. او به دنبال تهیه كننده به هر دری میزند و عاقبت تصمیم میگیرد كه با همكاری دوستش حسن اكشن كار كه سیاهی لشگر فیلم فارسی است، فیلمنامه را در زندگی واقعی بازی كنند. محمود همراه نامزدش پس از دستبرد به یك جواهر فروش میگریزد. نامزدش او را شماتت میكند. محمود در ادامه اجراء موضوع فیلمنامه به حسن نارو میزند و جواهرات را در یكی از ایستگاههای تلهكابین پنهان میكند. برادر محمود كه به جریان سرقت مشكوك شده با همكاری حسن به تعقیب محمود میپردازد. طبق فیلمنامه محمود قرار است در تله كابین خودكشی كند. اما حسن و برادر محمود او را گرفتار میكنند. حسن كه میخواهد به آن دو نارو بزند در میان برفها میمیرد. محمود با مشاهده مرگ حسن به خود میآید.