ـ "نورما" (کلوز) که در کودکی بر اثر حادثهای پدر و مادرش را از دست داده، در خانواده "سیسیف" لوکوموتیوران (مارس) و با پسر او، "الی" (دوگراوون) بزرگ میشود. اما هیچکدام از حقیقت ماجرا خبر ندارند. "نورما" که به سن بلوغ میرسد، احساسات "سیسیف" رنگ عوض میکنند و او به نادختریاش علاقهمند میشود. اما بر کشمکش درون خود غالب میشود و اجازه میدهد تا با نامزدش ازدواج کند و به شهر برود. "الی" مدتی بعد که درمییابد "نورما" خواهر واقعیاش نبوده، آرام و قرار خود را از دست میدهد، به سراغش میرود و با شوهرش درگیر میشود. سرانجام هر دو از پرتگاهی به پائین پرت میشوند و "نورما" نزد "سیسیف" که نابینا شده بازمیگردد تا از او پرستاری کند..
ـ گانس با این ملودرام عظیم و طولانی (که در اصل بیش از ۶ ساعت بود) تصویری از جهان در عصر تکنولوژی مدرن ارائه میدهد و با ترکیب عناصری برگرفته از تمام هنرها، یک تراژدی رمانتیک و یک سنفونی موزیکال با پایانی بلندپروازانه تصویر میکند که در تاریخ سینما ثبت میشود. اما بهجز صحنه مشهور حرکت قطار، نغمههای ناهماهنگ در آن (صحنههای خام، نمادهای کودکانه و کنایههای متظاهرانه)، فیلم را به شاهکار همه "شاهکارهای شکستخورده" سینما بدل میکنند.