ـ "دیوید" (بارتلمس)، جوان ملایم و نرم خوبی است که با خانواده روستائیاش اوقات خوشی دارد. اما روزگار، تقدیر دیگری برای این خانواده رقم زده است: چند تن از اشرار محلی برادر او (ریچموند) را کتک میزنند و فلجش میکنند. پدر خانواده هنگامیکه عازم انتقامجوئی است، در اثر حمله قلبی میمیرد."دیوید" مرد خانواده میشود و به زودی شغل سابق برادرش ـ رساندن محمولههای پستی ـ را بهعهده میگیرد، در حالیکه همچنان آرزوی انتقام را در سر میپروراند. همان دارودسته شریر یک بسته پستی را مخفی میکنند و "دیوید ناگزیر از رویاروئی با آنان میشود تا وظیفهای را که به او سپرده شده، تمام و کمال به انجام برساند... تا اینکه طی درگیری اشرار را از پای درمیآورد و افتان و خیزان خود را با دلیجان پست به شهر میرساند.
ـ در این ملودرام بااهمیت، اسفاده از لوکیشنهای واقعی (ویر جینیا) فوقالعاده است: تصویرپردازی فضای روستائی چنان موثق مینمود که فیلمساز روس، فسیهوالات پودوفکین به ستایش آن پرداخت. فیلم به زیبائی اسطوره "داود و جالوت" را به پسزمینهای ناتورالیستی منتقل میکند و تعلیق و تدوین موازی و قطع در اوج کنش در صحنه درگیری "دیوید" با اشرار، نمونه عالی درسهائی است که سینمای آمریکائی این دوره از دیوید وارک گریفیث آموخته و بهکار میبندد بارتلمس در نقش "دیوید" دلپذیر است و معصومیت رودررو با چالش بلوغ را تجسم میبخشد.