ـ در یکی از محلههای فقیرنشین شرق لندن، جوانی چینی (بارتلمس) که برای عشق و دوستی به انگلستان آمده، با دختری (گیش) آشنا میشود که پدر بوکسورش (کریسپ) رفتاری بد و خشن با او دارد. پدر که از شکست اخیر خود در یک مسابقه خشمگین است وقتی به رابطه دخترش با مردی رنگینپوست پی میبرد، او را تا سر حد مرگ کتک میزند. جوان این رفتار را تاب نمیآورد، ابتدا پدر بیرحم را میکشد و بعد خودکشی میکند...
ـ این نخستین ملودرام باارزش تاریخ سینما که نمادی آشکار از تباهی معصومیت و سادگی بهدست تمدن است، صمیمیت و صداقتی وصفناشدنی دارد. فضائی که گریفیث از لندن تصویر میکند، کیفیت شاعرانه نامتعارفی از این فیلم دوستداشتنی به نمایش میگذارد، که بیشتر شبیه شهرهای توصیفشده در داستانهای پریان هانس کریستیان آندرسن است. فیلم با ریتمی مناسب پیش میرود و گیش در یکی از نقشهای فراموشنشدنیاش، در همپائی با شخصیت بارتلمس بسیار موفق است.