آزادخان از اهالى کابل بود که پس از تصرف شهر به دست نادر (۱۱۵۰ق) به خدمت او در آمد و تا پايان کار پادشاه افشار در خدمت وى به سر مى‌برد. او از ابراهيم‌خان، برادرزاده نادر، لقب خانى دريافت کرد و پس از شکست ابراهيم‌خان از شاهرخ، فرصت را مغتنم شمرده، اروميه را تصرف کرد و به حکومت در قسمتى از آذربايجان پرداخت (مجمل‌التواريخ پس از نادر؛ ص ۳۲، ۱۸۲و ۱۸۴).


هنگامى که کريم‌خان مجدداً در حوالى کرمانشاه على‌مردان‌ بختيارى را شکست داد، اطلاع يافت که آزادخان افغان با هدف کمک به على‌مردان‌خان رهسپار کرمانشاه شده است. کريم‌خان بر آن بود تا کار آزادخان افغان را يکسره کند؛ اما حريف بعد از آگاهى از موقعيت على‌مردان‌خان با فرماندهان و مشاوران خود به مشورت پرداخت چون توان مقابله با سپاه زند را در خود نمى‌ديد، مى‌خواست بدون جنگ و خونريزى به حوزه قدرت پيشين يعنى آذربايجان برگردد. در همان زمان، کريم‌خان از آزادخان خواست تا به‌منظور نشان دادن حسن‌نيت به خدمت وى حاضر شود. اين خواسته مورد موافقت خانِ افغان واقع نشد و ناگزير با تمامى توان با سپاه زند وارد نبردى ناخواسته گشت و با مجاهدتى باورنکردنى توانست سپاه کريم‌خان را به‌سختى شکست دهد. درباره اين شکست علل متعددى ذکر شده است؛ از جمله اينکه افغان‌ها راهى جز نبرد براى کسب پيروزى نداشتند؛ زيرا در صورت شکست، با توجه به نفرتى که از آنان وجود داشت، همگان از دم تيغ بى‌دريغ مى‌گذشتند. دليل ديگر دلسردى سرداران کريم‌خان بود؛ زيرا محمدخان زند و شيخ‌على‌خان به کريم‌خان پيشنهاد کرده بودند که به‌علت خسته بودن سپاهيان در جريان محاصره کرمانشاه بهتر است صلح کند، اما او بدون توجه به‌نظر آنان وارد جنگ شد (اعتمادالسطنه، محمدحسن، تاريخ منتظم ناصري، تصحيح محمد‌اسماعيل رضواني؛ ج۲، ص ۳۰۰). و در قزوين به سختى از آزادخان شکست خورد؛ پس ناگزير به مستقر اجدادى خود در قلعه پرى پناه برد، عده‌اى از مأمور حفاظت از کسان خود نمود و پس از اندک مدتى به اتفاق بردار خود، صادق‌خان، راهى اصفهان و شيراز گرديد. از آن‌سو آزادخان افغان سرمست از بادهٔ پيروزى به طرف کمازان حرکت کرد و پس از نبردى کوتاه مادر و ساير برداران کريم‌خان را به اسارت گرفت، خان افغان به علم‌خان، پسرعموى خود، مأموريت داد تا اسيران و غنايم زنديه را به دربار وى در اروميه ببرد و خود راهى اصفهان شد تا دشمن شکست خورده را به‌کلى مضمحل کند (فارسنامهٔ ناصري؛ ج۱، ص ۵۹۳).


آزادخان در بهار سال ۱۱۶۶ ق شهر اصفهان را، بعد از ترک کريم‌خان، غارت کرد و خود را رسماً حکمران ايران خواند. در همان زمان، اسيران زند توانستند علم‌خان را به قتل برسانند و بگريزند. کريم‌خان به محض آگاهى از رهائى سرداران به بروجرد رفت تا به بستگان خويش بپيوندد. آزادخان که دشمن را از پاى افتاده و شکست خورده تلقى مى‌کرد تصميم‌ گرفت خود شخصاً به کريم‌خان حمله برد و کار را يکسره کند. در نبردى که در سيلاخور بروجرد ميان دو سپاه زند و افغان روى داد سپاه کريم‌خان با وجود رشادت و گذشتى که از خود نشان دادند به‌سبب ضعف تجهيزات جنگى و کمى افراد شکست خورد و خان زند تنها توانست به اتفاق خانواده خود به جنوب کرمانشاه فرار کند. پس از اين پيروزى چشمگير، خان افغان پيک‌هاى پيروزى خود را به همه شهرهاى عراق فرستاد و از سوى خويش حکامى براى شهرهاى تصرف شده تعيين کرد (مجمل‌التواريخ پس از نادر؛ ص ۲۷۸-۲۸۷).


کريم‌خان به‌دنبال شکست‌هاى پياپى به جنگ‌هاى چريکى متوسل شد و با معدود همراهان خود به نبرد‌هاى نامنظم با آزادخان پرداخت. اين کار دو ماه به طول انجاميد و در روستاهاى جنوبى اصفهان ادامه يافت. کريم‌خان در کنار اين حرکت‌هاى سنجيده نظامي، پيک‌هائى را هم به ميان سران قبايل و عشاير منطقه اعزام داشت و با آنان ارتباط برقرار کرد؛ به‌طورى که توانست در اندک مدتى شهر قمشه را به تصرف درآورد (مجمل‌التواريخ پس از نادر؛ ص ۴۸۹).


آزادخان به محض آگاهى از پيروزى کريم‌خان در قمشه فتحعلى‌خان افشار را با هشت‌هزار سوار افغانى و چهارهزار سوار افشار براى مقابله با وى اعزام کرد و آنگاه بنا به تقاضاى فتحعلى‌خان خود به جمع آنان پيوست (مجمل‌التواريخ پس از نادر؛ ص ۲۸۷).


نيروهاى کريم‌خان به هيچ‌وجه با سپاه افغان قابل مقايسه نبودند و سرداران زند تنها با حرکتى متهورانه و غيرعادى مى‌توانستند به پيروزى برسند. اسکندرخان، براى نيل به اين هدف تصميم گرفت به‌ تنهائى براى هلاک آزادخان اقدام کند و با حمله به قلب سپاه دشمن آزادخان را از پاى درآورد. وى پس جلب موافقت کريم‌خان به طرف تپه‌اى که سران سپاه افغان در آن قرار داشتند حرکت کرد و افغان‌ها به تصور اينکه پيکى از جانب کريم‌خان است راه را براى او باز کردند. وى به مجرد رسيدن به نزديکى قرارگاه سپاه افغان نيزه‌ خود را به سينه افسرى که تصور ‌مى‌کرد آزادخان است فرو برد و به سرعت بازگشت و در حالى‌که هدف تيرهاى دشمن قرار داشت با بدنى مجروح خود را به سپاهيان زند رساند (مجمل‌التواريخ پس از نادر؛ ص ۲۸۸-۲۸۹). با ناکام ماندن نقشه اسکندرخان، نبردى خونين و سنگين ميان طرفين در گرفت و اين بار نيز به شکست کريم‌خان و فرار او به جانب گندمان انجاميد. فتحعلى‌خان افشار و شاهرخ‌خان، سرداران آزادخان، در حوالى شهر دوآبه، نزديک سيلاخور به کريم‌خان رسيدند. کريم‌خان با مشقت فراوان توانست اهالى حرم را از ميدان نبرد دور کند و با قتل شاهرخ‌خان به جانب فارس بگريزد (مجمل‌التواريخ پس از نادر؛ ص ۳۰۱).


آزادخان به محض آگاهى با سپاهيان کثيرى عازم فارس شد. کريم‌خان در کازرون خبر حرکت آزادخان را شنيد. سپس به جانب منطقه خشت رهسپار گرديد تا از حاکم آن ناحيه، محمدعلى‌خان، کمک بگيرد (مالکم، سرجان؛ تاريخ ايران؛ ص ۲۷۵. و فارسنامه ناصري؛ ص ۲۰۹). محمدعلى‌خان به‌علت آشنائى با منطقه دستور داد تا سربازان در مخفيگاه‌ها پنها شوند و تأکيد کرد که صبر کنند تا تمام نيروهاى افغان به تيررس آنها برسند و آنگاه حمله را شروع کنند. بدين‌گونه، تلفات و خسارات عمده‌اى به نيروهاى آزادخان وارد گرديد و بقيه ناگزير به فرار شدند. در همين زمان خبر حمله محمد‌حسن‌خان به اروميه نيز رسيد. خان افغان براى مقابله با سپاهيان قاجار به جانب آذربايجان حرکت کرد. او طى نبردهائى از محمد‌حسن‌خان شکست خورد و ناگزير از سر استيصال به کريم‌خان پناهنده شد (مجمل‌التواريخ پس از نادر؛ ص ۳۱۴-۳۱۸).


کريم‌خان بعد از پيروزى بر آزادخان شيراز را محاصره کرده و پس از قتل صالح‌خان، حاکم شهر، به دست شيخ‌على‌خان زند شهر را به تصرف درآورد. خان زند در سال ۱۱۶۸ق پس از مدتى استراحت به قلع و قمع گردنکشان لار پرداخت. نصيرخان لارى که در خود تاب مقاومت نمى‌ديد به يکى از قلاع اطراف پناه برد و بعد از چند روز مقاومت سرانجام تسليم شد و مورد عفو و بخشايش کريم‌خان قرار گرفت (تاريخ‌ گيتى‌گشا؛ ص ۳۲).