در دورهاى که از آغاز امارت اميرنوحبن منصور (سال ۳۶۵ق) تا پايان عمر سلسله سامانى به طول انجاميد، اميران سامانى با شورشهاى پى در پى سران قدرتمند نظامى در درون دولت خويش روبهرو بودند. اين موضوع که تضعيف قواى سامانيان را در کشاکشهاى داخلى به دنبال داشت، چشم طمع دشمنان آن دولت را نيز به قلمرو سامانيان خيره ساخت و پاى قدرتهاى مداخله جوى خارجى را در امور مملکت آنان باز کرد. بدين ترتيب دولت سامانى با آخرين رمق باقى مانده خويش با دشمنان قدرتمند داخلى و خارجى دست به گريبان بود. بر اين اساس عصر ياد شده را بايد دوران احتضار دولت سامانى دانست که در حقيقت بيش از آنچه انتظار مىرفت، به درازا کشيد.