سلسله‌اى از امراى ديلمى که شعبه‌هاى مختلف آنها بر حنوب و غرب ايران و بر عراق حکومت کردند. بويه جدّ اين خاندان ماهيگيرى ديليمى بود. سه پسر او على (عمادالدوله)، حسن (رکن‌الدوله) و احمد (معزالدوله) بودند. على در خدمت مردآويج به حکومت عراق عجم رسيد و سپس به برخى نواحى فارس و خوزستان نيز دست يافت. احمد بدون جنگ بر بغداد دست يافت و با خليفه با احترام رفتار کرد ولى از آن پس خلفاى عباسى مطيع آل‌بويه گشتند و آنها را خلفا را عزل و نصب مى‌نمودند و دربار خلفا در اين زمان به نهايت صعف دچار شد. بوئيان شيعى مذهب بودند و اقامهٔ مراسم عزادارى ماه محرم را رواج دادند. وزراء آنان چون صاحب‌بن عباد و ابن‌سينا و ابن‌عميد به ادب و معارف عربى توجه داشتند ولى در دربار آنها شعراى فارسى‌سرا چون غضائرى رازى هم بودند. از ديگر ويژگى‌هاى آل‌بويه تسامح و گذشت آنها نسبت به ديگر مذاهب بود. قلمرو بوئيان که بين سه برادر تقسيم شده بود پس از آنها دچار اختلاف و تجزيه شد.

ديالمهٔ اصفهان و همدان (حدود ۳۶۶ تا ۴۱۴ هجرى قمرى)

مؤسس اوليهٔ اين شعبه از ديلميان حسن رکن‌الدوله بوده پس از او پسر وى مؤيدالدولهٔ ديلمى بر تخت نشست. بعد از او بردار او فخرالدوله که حکومت رى را داشت قلمرو مؤيدالدوله را نيز به محدودهٔ خود افزود. سپس شمس‌الدوله (۳۸۷ تا ۴۱۲) پسر فخرالدوله برتخت نشست. ابن‌سينا چندى وزير اين سلطان بود. آخرين پادشاه ديالمهٔ اصفهان و همدان سماءالدوله (۴۱۲ تا ۴۱۴) بود. اين شعبه در واقع تابع ديالمهٔ رى بودند.

ديالمهٔ بغداد يا عراق (۳۲۰ تا ۴۴۷ هجرى قمرى)

مؤسس اين شعبه احمد معزالدوله (۳۲۰ تا ۳۶۷) بود، دومين پادشاه عزالدوله بختيار (۳۵۶ تا ۳۶۷) پسر معزالدوله بود. او در جنگ با عضدالدولهٔ ديلمى کشته شد. پس از آن قلمرو او به عضدالدوله (از ديالمهٔ فارس) رسيد. پس از عضدالدوله، پسر او صمصام‌الدوله با کاليجار مرزبان (ابوکاليجار ) در بغداد به سلطنت نشست (۳۸۲ تا ۳۸۸). او به‌دست برادر خود شرف‌الدولهٔ ديلمى برکنار شد. پس ازشرف‌الدوله به ترتيب بهاءالدوله، سلطان‌الدوله، مشرف‌الدوله، جلال‌الدوله، عمادالدين و ملک‌رحيم به سلطنت رسيدند. ويژگى دوران سلطنت تمام اين پادشاهان جنگ‌هاى داخلى بر سر قدرت است. اين شعبه از ديالمه به‌دست سلجوقيان منقرض شدند.

ديالمهٔ رى (۳۲۰ تا ۴۲۰ هجرى قمرى)

مؤسس اين شعبه حسن‌ رکن‌الدوله بود. پس از وى فخرالدوله، پسر او به سلطنت رسيد (۳۶۶ تا ۳۸۷) پس از وى همسر او سيده‌خاتون بر تخت نشست. او زن زيرکى بود که توانست محمود غزنوى را از تصرف رى بازبدارد، پس از وى سلطنت به پسر او مجدالدوله رسيد. على‌رغم اختلافاتى که مدتى ميان او و مادر وى پيش آمد واقع اداره کنندهٔ امور در زمان او همچنان سيده‌خاتون بود. پس از مرگ سيده‌خاتون اين شعبه از ديالمه به‌دست غزنويان منقرض شد. ديالمهٔ اصفهان از زمان فخرالدوله شعبه‌اى از ديالمهٔ رى بودند.

ديالمهٔ فارس (۳۲۰ تا حدود ۴۴۷ هجرى قمرى)

مؤسس اين شعبه على‌عمادالدوله (۳۲۰ تا ۳۳۸) بود. فناخسرو عضدالدوله (۳۳۸ تا ۳۷۲) پسر رکن‌الدوله و جانشين عمادالدوله بود. عضدالدوله تمام جنوب ايران را ضميمهٔ قلمرو خويش ساخت و در عربستان نفوذ او تا عمان و يمن پيش رفت، او عراق را از عزالدوله گرفت و از شرق نيز محدودهٔ قلمرو خويش را تا سند گسترش داد. او شيراز را پايتخت خود قرار داد و کتابخانه‌اى بزرگ و بند امير را بر روى رود کُر و همچنين بناهائى در عراق ساخت. در دورهٔ او بيش از پيش از قدرت خليفه کاسته شد. توليدات پيشه‌وري، استخراج معادن و کار بر روى فلزات و تجارت رونق يافت. از اين زمان به بعد ديالمهٔ فارس و بغداد غالباً پادشاهان واحدى داشتند. اين شيعه نيز به‌دست طغرل سلجوقى منقرض شد.

ديالمهٔ کرمان (۴۰۳ تا ۴۴۸ هجرى قمرى)

شعبه‌اى از ديالمهٔ بغداد و فارس بودند (۳۲۴ تا ۴۰۳) که از (۴۰۳ تا ۴۴۸) به استقلال فرمانروائى داشتند. دولت آنها نيز به‌دست سلاجقه برافتاد.