توجه بيش از حد ما به دادههاى جغرافيائي، گاهى موجب به کارنگرفتن قدرت فوقالعاده سيستمهاى تجزيه و تحليل مىشود که اين امر، باعث عدم پيشرفت در اين زمينه مىگردد.
در کنفرانس اخير که تحت عنوان اطلاعات جغرافيائي برپا گشته بود، پروفسور Stant Openshaw در بحث آزاد درباره GIS خطاب به حضار، همه کسانى را که در زمينهٔ GIS کارى ارائه مىدهند، بهدليل عدم پيشرفت در GIS مورد سرزنش و انتقاد قرار داد. وى اظهار داشت: ما واقعاً سيستم اطلاعات جغرافيائى (Geographic Information Systems) نداريم. آنچه که داريم، سيستمهاى دادههاى جغرافيائى (Geographic Data Systems) است و ادامه داد، اگر دائماً دادههاى جغرافيائى (Data) فکر ما را به خود مشغول نمايد، علاوه بر اينکه در عرصهٔ علمى خلع سلاح مىشويم، استفاده ما از GIS نيز زيان بار خواهد بود. طبقه گفتهٔ او ما بايد نسبت به GIS آگاهى و بصيرت يافته و سيستمهاى دانش جغرافيائى (Geographic Knowledge Systems) را ايجاد نمائيم. آيا ادعاء او درست است؟ متأسفانه من نيز اطمينان دارم که او درست مىگويد. دادههاى جغرافيائى مفيد يا غيرمفيد بسيارى که مورد استفاده قرار مىگيرند، عظيمترين تکنولوژى عصر ما را به مبارزه طلبيده و اين روزها بهطور فزايندهاى سهلالوصول شدهاند. بهطورىکه هزينهٔ گردآورى آنها بسيار ارزانتر از آن چيزى شده که ما تصور مىکنيم و بهعلاوه بسيارى از وقت خود را به دادههاى جغرافيائى اختصاص مىدهيم.
دادهها برروى دادهها Dayta on data
در آينده چه پيش خواهد آمد؟ اگر کسى با هر شکل از علم مديريت ارتباط داشته باشد، رشتهٔ در هم پيچيده دادهها - اطلاعات - دانش، براى او آشناتر خواهد بود. واژه دادهها بهراحتى قابل تعريف است.
دادهها که به آنها سمبلها و اعداد واقعى مىگويند، مورد استفادهٔ ما هستند ولى خود آنها به تنهائى ارزش کمى دارند. در واقع اطلاعاتى (Information) که بهطور صحيح ارائه مىشوند، مفيد هستند. ما بايد دربارهٔ مبداء، صحت و سقم و خط سير تاريخى اطلاعات و آنچه که آنها ارائه مىدهند، شناخت داشته باشيم. اين اطلاعات، زمينهاى را فراهم مىکنند که دادهها را قابل استفاده ساخته و متقابلاً دادهها، نيز وضعيت اطلاعات را روشن مىکنند. به هر حال اطلاعات براى اينکه مفيد واقع شوند، بايد قابل استفاده بوده و پاسخ واقعى سؤالات را فراهم نمايند.
اطلاعات گردآورى شده زايد و غيرضرورى موجب بهوجود آمدن بار اضافى مىگردد که اين حالت بدتر از وضعيتى است که ما هيچ اطلاعاتى نداشته باشيم. گاهى GIS علىرغم شرايط محدود، اطلاعات واقعى و مفيدى فراهم کرده است. از جمله محاسبهٔ کوتاهترين مسيرها در شبکهٔ حمل و نقل، يا قابليت ويژه نواحى براساس يک سرى مفروضات سودمند، اما آيا اينها واقعاً علم و دانش در GIS هستند؟ من فکر نمىکنم اين طور باشد. دانش (Knowledge) به معناى مفهوم و ادراک و علم و ايجاد هوش (يا بهتر است بگويم هوش مصنوعي) در سيستم مىباشد. يک GIS هوشمند بايد بهنحوى قادر به جاى دادن اطلاعات باشد که بهطور منطقى مورد استفاده قرار گيرند.
نيروهاى پيشگو
يکى از بازتابهاى دسترسى به روش آمارى استاندارد، مقايسه مقادير اندازهگيرى شده با مقادير پيشبينى شده است. هنگامى که يک سيستم ديدهبانى اتوماتيک که بار ترافيکى قسمتهاى مختلف شبکهٔ راهها را در زمانهاى موردنياز نمايش مىدهد، بهطور اتفاقى توسط يک فرد عادى مشاهده شود، او متوجه اهداف سيستم نخواهد شد. حتى يک متخصص نيز ممکن است فقط به حالتهاى غيرعادى آن توجه نمايد. به هرحال، اگر چنين سيستمى واقعاً بار ترافيکى را نشان نداده، اما در عوض اختلاف ميزان ترافيک را با مقادير قابل انتظار که توسط تجزيه و و تحليل الگوهاى ترافيکى سابق بهدست آمده نمايش دهد، مىتواند هشدارهاى مفيدى براى تغيير مسير رفت و آمد جمعيت منطقه بدهد.
ما بسيارى سيستمهاى دادههاى جغرافيائى داريم که موفق به پيشگوئى مشکلات نمىگردند. بهعنوان مثال، دادههائى دربارهٔ بيمارىهاى سرطان ثبت و گردآورى گرديده که در بسيارى از قسمتهاى دنيا وجود دارد. برخى متخصصان بيمارىهاى واگيردار، به واسطهٔ اين دادهها، خصوصيات بيمارىها را بررسى کرده و اطلسهائى از آنها از يک دورهٔ تاريخى تهيه کردهاند. توجه زياد به قوانين، تجزيه و تحليلها و نيز مسائل و مشکلات را بهراحتى قابل پيشبينى نمىسازند. فهرستى از بيمارىهاى سرطان که از نظر جغرافيائى و با مبناى علمى تهيه شدهاند، مىتوانند بهطور اتوماتيک اختلاف آمارى وقوع اين بيمارى را در دورههاى مختلف سرشمارى و در اقصى نقاط جهان نشان دهند. در عوض تنها وجود ليست بيمارىهاى ثبت شده، مجموعهاى از دادهها را که اختلاف آشکار آنها قبلاً آزمايش شده و از جاى ديگر گزارش شدهاند، نشان مىدهد.
پروفسور Openshaw هر مقدار درخواستى را که با امکانات ارائه شده توسط تکنولوژى شبکه و ماشين تجزيه و تحليل جغرافيائى فرضى (Geographic Analysis Machine. GAM) خودش انجام شده، پذيرفته است. او سعى دارد تا با بررسى و مرتب کردن دادههاى جغرافيائى موجود يک دانش جديد بهوجود آورد. او انتظار دارد که سيستمهاى شناسائى طرحها و مدلها، بهنحوى پيشرفت کنند که با هدف به نظم و قاعده در آوردن فرضيات و آزمايشهاى بزرگ کامپيوتري، الگوهائى را براى دادەها (Pattern) کشف نمايند. با اينکه چنين روشهاى کامپيوتري، به تقليد از نظريههاى دانشمندان، ممکن است عرضه شوند، وليکن هنوز شک دارند که اين روشها بتوانند نتايج سودمندى ارائه کنند. به هرحال در اين مورد اختلاف نظر وجود دارد.
نتایج بحث در دنیای واقعی
در راهسازي، علاوه بر محاسبات عددي، دانستن تأثيرات محيطى و اجتماعى نيز مهم است. از جمله رابطهٔ سرعت در قسمتهاى مختلف شبکهٔ راهها در ساعات مختلف شبانه روز با ظرفيت حمل و نقل کل شبکه، در تشخيص قابليت منابع اراضي، سيستم نه تنها بايد بخشهاى ويژهاى از زمين را که براى يک محصول خاص مناسبتر هستند شناسائى کرده، بلکه بايد دربارهٔ چگونگى استفاده از زمين براى آن محصول خاص، آگاهى داشته باشد. اين موضوع از نظر حياتى نيز قابل اهميت است. نيازهاى غذائى مردم يک منطقه، شرايط بازار براى محصولات مختلف و... همگى به همان اندازه قابل اهميت هستند که قابليت اراضى مهم است. شايد شرط انصاف نباشد که سيستمهاى کامپيوترى را در عدم موفقيت نتايج حاصل از قوهٔ ابتکار انسان، مقصر بدانيم. با اين حال لازم است که ما سيستمهائى بسازيم که نبوغ انسانى را بهتر منعکس کنند. چنين سيستمهائى بهراحتى ساخته نمىشوند. انجمن علمى کامپيوتر به دليل مورد انتقاد قرار گرفتن از جانب فلاسفه و دانشمندان علوم اجتماعي، از ادعاء خود دربارهٔ پيشرفت هوش مصنوعى عقب نشينى کرده است. به هر حال ما بايد مراقب باشيم که بىگدار به آب نزنيم. برخى عناصر نسبتاً ساده وجود دارد که ما مىتوانيم براى بهدست آوردن دانش از آنها استفاده نمائيم.