ديدگاه ژئواکونوميک
اين ديدگاه ويژه عبارت است از مطالعه اثرگذارى عوامل يا زيربناهاى اقتصادى در محيط کشوري، منطقهاى يا جهانى در تصميمگيرىهاى سياسى و رقابتهاى قدرتى و اثرگذارى اين عوامل در ساختار شکلگيرنده ژئوپوليتيک منطقهاى يا جهاني. نظام جهانى دگرگون شونده کنوني، پس از گذشتن از مرحله پيگيرى ايدئولوژى در هماوردىهاى ژئوپوليتيک جهاني، وارد دوران پست مدرن مىشود که يکسره به کارکرد زيربناهاى اقتصادى در شکل دادن ژئوپوليتيک جهانى تعلق دارد و جهانى شدن اقتصاد بازار آزاد، نظام جهانى پست مدرن را شکل مىدهد.
ديدگاه ژئواستراتژيک
اين ديدگاه ويژه عبارت است از مطالعه عوامل استراتژيک محيط منطقهاى و جهان، مانند موقعيتهاى استراتژيک و موازنههاى نظامي، روى تصميمگيرىهاى سياسى حکومتها و اثرگذارىهاى استراتژيک و موازنههاى نظامي، روى تصميمگيرىهاى سياسى حکومتها و اثرگذارىهاى استراتژيک متقابل کشورها در ابعاد منطقهاى و جهانى و سياستهاى قدرتي. ميراثى يکصد ساله از انديشههاى تجارتى جهاني، در دوران مدرنيزم که براى دفاع از سودهاى برنامهريزى شده ناشى از پىگيرى اينگونه انديشهها، آمادگى بهرهگيرى از عوامل جغرافيائى و حتى نيروى نظامى را داشته، مبحث ژئواستراتژيک را در اين دوران رونق داده است. بدين ترتيب، اين ديدگاه بيشتر به مطالعه اثرگذارى مواضع استراتژيک در تصميمگيرىهاى سياست خارجى منطقهاى و جهانى قدرتها و نيز موازنههاى قدرتى بهمنظور تنشزدائى detente و بازدارى deterence مىپردازد. در حالىکه دتانت کارکردى سياسى دارد و در مباحث سياسى مىگنجد، دترنس بحثى کاملاً استراتژيک و مربوط به مطالعات استراتژيک است.
ديدگاه هيدروپوليتيک
اين ديدگاه ويژه به مطالعه اثر تصميمگيرىهاى مربوط به استفاده از آب در شکلگيرىهاى سياسى در روابط ميان دولتها با يکديگر يا روابط ميان دولتها و مردم حتى در يک کشور مىپردازد. کمبود آب يا اجازه عبور آب از مرزهاى بينالمللى بهگونهاى روزافزون در روابط سياسى دولتها و ملتهاى خود (مسئله آبادان در بهار ۱۳۷۹) و روابط کشورها با يکديگر (موضوع آب ميان ايران و افغانستان و احتمال فروش آب ايران به قطر و کويت و همچنين مسئله آب ميان ترکيه و سوريه و عراق و لبنان) اثر مىگذارد. مشکلات مربوط به آب درياچه جليله در پاى بلندىهاى جولان و حساسيتهاى حياتى که بازگرداندن همه جولان به سوريه براى اسرائيل مىآفريند، هيدروپوليتيک همکارى ميان ايران و شوروى پيشين و جمهورى آذربايجان کنونى که در مسير رود مرزى ارس وجود داشته و دارد و دشوارىها در روابط ايران و افغانستان که از سياستهاى آبى افغانستان در مورد هيرمند ناشى شده و مىشود، مثالهاى زنده ديگرى از هيدروپوليتيک مثبت و منفى در ايران و در اطراف ايران است.
ديدگاه ژئوکالچر
اثر برخوردهاى فرهنگى بر شکلگيرىهاى سياسى را مىتوان ژئوکالچر نام داد. با گسترش جهانىشدنها در سرآغاز قرن بيست و يکم و با توجه عام به اين حقيقت که چون محل اصل پديد آمدن و گستردن جهانىشدنها ايالات متحده آمريکا است، اين روند بار فرهنگى آمريکائى چشمگيرى به همراه دارد. آشکار است که اينبار فرهنگى آمريکائى جهانىشدنها در هويت فرهنگى اقوام و ملتها اثر مىگذارد و بنيادهاى فرهنگى ملت و هويت ملي بومى داشتن را به چالش مىگيرد. برخى از ناظران مىکوشند اثرگذارىهاى اين چالشهاى فرهنگى و واکنشهاى اقوام و ملتها نسبت به آن را ژئوکالچر قلمداد کنند. آشکار است که اگر بتوان چنين روندى را بهعنوان مبحثى ويژه در چهارچوب مفاهيم ژئوپوليتيک پذيرفت، مباحث زياد ديگرى را نيز مىتوان با افزودن نام علمى آن مبحث در پى واژه يا اصطلاح ژئو، در همين چارچوب پذيرا بود.