مآلی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مآل . (ناظم الاطباء).مربوط به سرانجام و عاقبت امر. موکول به آینده . (کلیات شمس چ فروزانفر، فرهنگ نوادر لغات ) : حالی بر او هر که درآید به سوءالی آسوده دلی یابد حالی ومآلی .
سوزنی . بخت نقد است شمس تبریزی او بسم غیر او مآلی باد.
(کلیات شمس چ فروزانفر، فرهنگ نوادر لغات ). و رجوع به مآل شود.