عادلهٔ. [ دِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث عادل . رجوع به عادل شود.
- حکومت عادلهٔ ؛ حکومتی که اساس آن بر عدالت بود.
- فریضهٔ عادلهٔ ؛ یعنی عدل در قسمت . (منتهی الارب ).
- قیمت عادلهٔ در تداول ؛ قیمت متعارف به نرخ معمول بازار.
عادلهٔ. [ دِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث عادل . رجوع به عادل شود.
- حکومت عادلهٔ ؛ حکومتی که اساس آن بر عدالت بود.
- فریضهٔ عادلهٔ ؛ یعنی عدل در قسمت . (منتهی الارب ).
- قیمت عادلهٔ در تداول ؛ قیمت متعارف به نرخ معمول بازار.