ذات الحلق . [ تُل ْ ح ِ ل َ ] (ع اِ مرکب ) حلقه های متداخله ای است که علمای هیئات کواکب را بدان رصد کنند. (مفاتیح العلوم خوارزمی ). مجموع حلقه های بسیاری است فلزین یا چوبین یا از مُقوا که آسمان و حرکات کواکب را نماید و در مرکز حلقه ها کره ای خرد که نماینده ٔ زمین است . اصطرلاب الکری : ج ، ذوات الحِلق . و هی خمس دوائر متخذهٔ من نحاس ، الاولی دائرهٔ نصف النهار و هی مرکوزهٔ علی الارض و دائرهٔ معدل النهار و دائرهٔالعرض و دائرهٔ المیل و فیه دائرهٔالسمتیهٔ یعرف بها سمت الکواکب : و آلات رصد از کراسی و ذات الحلق و اسطرلابهای تام و نصفی و الشعاع (؟) دیگر که موجود بود برگرفتم . (جهانگشای جوینی ). و هر آلتی که رصد را بکار آید بساختند از دیوار و ذات الحلق و مانند این (نوروزنامه ص 70) (۱)