خائنهٔ. [ ءِ ن َ ] (ع ص ) تأنیث خائن . || یقال رجل خائنهٔ؛ یعنی مرد خیانت کننده و تا برای مبالغه است . (منتهی الارب ). || (اِمص ) خیانت : و لاتزال تطلع علی خائنهٔ منهم . (قرآن 13/5)؛ و همیشه آگاه شوی بر خیانت ایشان .
خائنهٔ. [ ءِ ن َ ] (ع ص ) تأنیث خائن . || یقال رجل خائنهٔ؛ یعنی مرد خیانت کننده و تا برای مبالغه است . (منتهی الارب ). || (اِمص ) خیانت : و لاتزال تطلع علی خائنهٔ منهم . (قرآن 13/5)؛ و همیشه آگاه شوی بر خیانت ایشان .