اِبْنِ اَجْدابی، ابواسحاق ابراهیم بن اسماعیل لُواتی طرابلسی (سدهٔ 6ق/12م)، ادیب، لغت شناس و آشنا به علوم قرآن، فقه، کلام، هیأت و نجوم.گویا نیاکان وی از قبایل بربری لواته بودند که در اَدابیه، واقع در میان بَرُقه و طرابلسِ غرب سکونت داشتند و به همین سبب وی به ابن اجدابی شهرت یافت (قس: الزاوی، 4). او در طرابلس غرب به دنیا آمد و در همین شهر علوم متداول عصر خویش را فراگرفت و ظاهراً هیچ گاه از این شهر خارج نشد. تجانی (د 721ق/1321م) که تقریباً منبعی است که دربارهٔ زندگانی ابن اجدابی اطلاعات نسبتاً مفصلی به دست میدهد، در رحلهٔ خود (ص 264) گوید: از ابن اجدابی پرسیدند: «تو که هرگز برای کسب علم، پای [از شهر] بیرون ننهادهای این علم تو را چگونه حاصل آمد؟» وی پاسخ داد: «من آن را از دو دروازهٔ هُواره و زناته کسب کردهام». در آن زمان دانشمندانی از شرق و غرب طرابلس به آن شهر در میآمدند و ابن اجدابی به دیدارشان میرفت و کسب دانش میکرد (همانجا؛ قس: الزاوی، 4- 5؛ مصراتی، 99). از زنگانی ابن اجدابی و نیز شاگردان، استادان و معاصران وی اطلاعی به دست ما نرسیده است، تنها میدانیم که وی با ابن هانش طرابلسی، قاضی طرابلس در سالهای 444-477ق، معاصر بود (تجانی، 263). گویند روزی وی در مجلس قاضی ابن هانش حضور داشت. قاضی در باب قضیهای، حکمی به خطا صادر کرد و چون ابواسحاق خطای وی را آشکار ساخت، قاضی برآشفت و گفت: «خاموش باش ای احْوَل...» این سخن سخت در ابن اجدابی مؤثر افتاد و به همین سبب رسالهای به نام الحَوَل، به رشته تحریر درآورد (همانجا؛ مصراتی، 98؛ الزاوی، 193). از آنجا که ابن اجدابی خطی خوش داشته، گویا به استنساخ کتاب نیز میپرداخته است. گویند امیر ابوزکریای حفصی (625 -647ق/ 1228-1249م) به کتابهایی که به خط وی نوشته شده بود، اشتیاق بسیار داشت، چنانکه وقتی خبر یافت کتاب الفصیح به خط ابن اجدابی در طرابلس به فروش رفته است، پیکی به آنجا فرستاد تا کتاب را برای وی باز خرد (نک: تجانی، 263، 264). تاریخ ولادت او روشن نیست و سال مرگ او با اختلاف فاحش، 650 و پیش از 600ق یاد شده است، اما معاصر بودنش با قاضی ابن هانش نشان میدهد که در حدود نیمه دوم قرن 5ق/11م زنده بوده است (نک: 2 EII/541; S, GAL, I/375; ؛ GAL, کحاله، 1/13). ابن اجدابی در طرابلس درگذشت و در همانجا مدفون گردید. تجانی که آرامگاه او را دیده است، گوید: قبر معظمی است و مردم بسیاری به زیارت آن میروند (ص 262). آثار: ابن اجدابی آثار متعددی دارد، بدین قرار: الف -آثار چاپی: 1. کفایهٔالمتحفّظ و نهایهٔ المتلفّظ (الزاوی، 4: بغیهٔ المتحفظ )، کتابی است مختصر در لغت که 4 بار در قاهره (1285، 1287، 1313 و 1323ق) و یک بار در بیروت (1305ق) به چاپ رسیده است. همچنین در المجموعهٔ اللغویهٔ، به کوشش مصطفی الزرقا در حلب (1345ق) چاپ شده است. قسمتی از کفایهٔ نیز در پایان کتاب فقه اللغهٔ... ثعالبی در بیروت (1888م) به چاپ رسیده است. این کتاب از آغاز تألیف تا زمان حاضر پیوسته مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است و حتی گروهی آن را به نظم کشیدهاند که از آن جملهاند: قاضی القضاهٔ شهابالدین الخویی (صفدی، 2/138)، محمد بن احمد بن جابر (حاجیخلیفه، 2/1500)، جمالالدینمحمدبنمالک طائی (نقشبندی، 4(1)/193). همچنین محمد بن عبدالله بن ابی بکر طبری (694ق/ 1294م) این کتاب را برای الملک المظفر یوسف بن عمر با عنوان عمدهٔ المتلفّظ به نظم درآورده است که به قول مصراتی بر 300 ،1بیت بالغ میشد (ص 93). شرحی بر این کتاب توسط ابوعبدالله محمد بن طیب بن محمد الفاسی ، GAL,S) همانجا) نوشته شده است. از معاصرین نیز احمد الفقیه حسن این کتاب را به نظم کشیده است ( مجلهٔ المجمع...، 33(2)/350)؛ 2. کتاب الا´زمنهٔ والا´نواء، در علم انواء (ه م). از مجموعه کتابهایی که در این علم از دیر باز به رشتهٔ تحریر درآمده، تنها اندکی باقی مانده است که اثر ابن اجدابی یکی از آنهاست، اما او هم مانند بیشتر انواءنویسان، به روایات کهن استناد کرده و به نقل روایتِ مالک بن انس (179ق/795م) از طریق عبدالسلام بن سعید بن سحنون (240ق/854م) پرداخته است (ابن اجدابی، 95- 98؛ قس: GAS, .(VII/339 عزت حسن که کتاب الازمنهٔ والانواء به کوشش او به چاپ رسیده، در مقدمه به ارزش این کتاب از نظر علمی، ادبی، لغوی و تاریخی اشاره کرده و آن را بعد از الانواء ابن قتیبه (د 276ق/889م) و الازمنهٔ والامکنهٔ ابوعلی مرزوقی (د 421ق/1030م) سومین کتابی برشمرده که در این زمینه نوشته شده است (حسن، 18-19). ب - آثار منسوب: تجانی در رحلهٔ (ص 262-264) به شماری از کتابهای ابن اجدابی اشاره کرده است بدین قرار: 1. دو کتاب در علم عروض که گویا به شیوه آن روزگار یکی مفصل و دیگری مختصر بوده است؛ 2. کتاب فی الرد علی ابی حفص بن مکی فی تثقیف اللسان؛ 3. کتاب فی شرح ماآخره یاء مشددهٔ من الاسماء و بیان اعتلال هذه الیاء...؛ 4. المختصر فی علم الا´نساب؛ 5. رسالهٔ الحول. تجانی مدعی است که بیشتر این تألیفات را به خط خود ابن اجدابی داشته است (ص 263). عزت حسن براینشمار، کتاب اختصارنسب قریشلابیعبدالله ابن زبیر را میافزاید (ص 22). اثر دیگری به نام کتاب البدیع نیز به او منسوب است که هیچ یک از منابع متقدم و متأخر به آن اشاره نکردهاند. این کتاب ظاهراً یکی از مصادر تحریر التحبیر ابن ابی اصبع (د 654ق/ 1256م) بوده است (قس: سزگین، 2(1)/170). ابن ابی اصبع در کتاب خود (ص 91) به البدایع ابن اجدابی توجه داشته و در مواضع مختلف وی را صاحب نظریاتی خاص معرفی میکند (نک: مثلاًص 520، 522).