اِبْنِ اَثْرَدی، شهرت خاندانی از پزشکان سدهٔ 5 و 6ق/11 و 12 م. تلفظ جزء دوم این نام به طور قطع معلوم نیست و به صورتهای اَثُرْدی، اَثْرَدی و اَثَرْدی آمده است (صفدی، 15/247، ضبط از مصحح؛ اولمن1، 225 885; S, .(GAL, از 5 تن از این خاندان آگاهیهای مختصری در دست است. موطن و محل فعالیت ایشان، آنگونه که از منابع موجود برمیآید، شهر بغداد بوده است و برخی آنان را از مسیحیان بغداد دانستهاند ( بستانی، 2/323). از زمان حیات و فعالیتهای علمی افراد این خاندان اطلاعات دقیق در دست نیست، بلکه باتوجه به شواهد و قراین، تنها میتوان حدود سالهای زندگی هر یک از 5 تن افراد زیر را تخمین زد. 1. ابوالغنائم هبهٔالله بن علی بن حسین بن اثردی، نخستین فرد مشهور این خاندان است که به گفتهٔ ابن ابی اصیبعه (1/297) در حکمت و فلسفه قوی دست و در علم پزشکی و معالجهٔ بیماران از شهرتی نیکو برخوردار بوده است. ابن ابی اصیبعه (1/240) به نقل از کتاب الشامل فی الطب، ابن اثردی را از شاگردان ابوالفرج بن طیّب (د 430ق/ 1039م) معرفی کرده است. بنابراین وی میبایست تقریباً معاصر ابن بطلان (د 458ق/1066م) شاگرد دیگر ابوالفرج بن طیّب بوده باشد. هبهٔالله بن اثردی، اثری به عنوان مقالهٔ فی ان اللّذهٔ فی النّوم فی ایّ وقت توجد منه برای ابونصر یحیی بن جریر تکریتی تألیف کرد (همو، 1/297) که اگر این ابونصر در 472ق/1079م زنده بوده باشد (همو، 1/243)، حدود تقریبی حیات هبهٔالله نیز مشخص میشود. وی تعلیقههایی طبّی و فلسفی نیز نوشته بود که اکنون در دست نیست. 2. ابوالحسن علی بن هبهٔالله (معروف به «ابن البردی»؟: حاجی خلیفه، 1/756؛ نیز «ارشید پاکی»؟: I/885 S, .(GAL, وی نیز از پزشکان فاضل و مشهور بغداد بود که هم در طب نظری و علمی و هم در تصنیف چیره دست بود (ابن ابی اصیبعهٔ، 1/297). در کتاب تتمّهٔ صوان الحکمهٔ بیهقی (ص 129-130) از پزشکی با عنوان «حکیم جلیل ابوالحسن الاثردی» [قس: ترجمهٔ فارسی آن، ص 77: الایزدی]، طبیب سلطان مسعود بن محمد بن ملکشاه سلجوقی (حک 527 -547ق/1133- 1152م) فرمانروای عراق و کردستان (نک: زامباور، 334)، یاد شده که بر فلسفه نیز احاطهٔ کامل داشته است، اما برای یکی شمردن آن دو، دلیلی در دست نیست. به ویژه با ملاحظهٔ اینکه اگر وفات پدر ابوالحسن علی، یعنی هبهٔالله بن اثردی تقریباً در حوالی 472ق بوده باشد، بعید مینماید که خود وی در بین سالهای 527ق تا 547ق طبیب مسعود سلجوقی بوده باشد، خاصه که نه ابن ابی اصیبعه (همانجا) و نه صفدی (22/282) هیچ یک به این مطلب اشارهای نکردهاند. از علی بن هبهٔالله اثری با عنوان: شرح ( یا شرح مسائل ) کتاب دعوهٔ الاطباء به جای مانده که آن را برای ابوالعلاء محفوظ بن مسیحی متطبّب در 507ق نوشته است (ابن ابی اصیبعه، 1/297- 298؛ اولمن، -225 .(224 در فهرست ازهریه (6/114) کتابی با عنوان رسالهٔ ابن هبهٔالله (نامی دیگر برای همان اثر) آمده است که به نوشتهٔ نویسندهٔ فهرست، مؤلف آن، یعنی علی بن هبهٔالله، طبیب المقتدی خلیفهٔ عباسی (467- 487ق/1075-1094م) بوده و در 494ق/1101م وفات یافته است. پیداست که نویسندهٔ فهرست او را با ابوالحسن سعید بن هبهٔالله (ه م)، پزشک مشهور و صاحب کتاب المغنی، خلط کرده است (قس: عیسی بک، 195-196، که او نیز مرتکب همین اشتباه شده است)، زیرا مطابق گزارش حاجی خلیفه (همانجا؛ نیز بغدادی، 1/695) علی بن هبهٔالله در 507ق/1113م از نوشتن شرح کتاب دعوهٔ الاطباء خود فراغت حاصل کرده است. از این کتاب که به صورت سؤال و جواب و در شرح دعوهٔ الاطباء ابن بطلان نوشته شده، نسخههای چندی در دست است (نک: پرچ، ، III/455 شم 1909 ؛ نیز S ، GAL, همانجا). همچنین به علی ابن هبهٔالله، تعالیق علی کتاب المنهاج نیز نسبت داده شده است (ابن ابی اصیبعهٔ، 1/276). 3. ابوالغنائم سعید (بن علی: صفدی، 15/247) بن هبهٔالله، که طبق گزارش ابن ابی اصیبعه (1/298)، پس ابوالغنائم هبهٔالله و طبق خبر صفدی (همانجا)، نوهٔ او محسوب میگردد. گذشته از این تفاوت، گزارش صفدی تماماً برگرفته از ابن ابی اصیبعه است. وی در دوران خلافت المقتفی عباسی (530 - 555ق/1136-1160م) از پزشکان صاحب نام و مقدم بر دیگر اطبا به شمار میرفت و نیز مسئولیت بیمارستان عضدی بغداد را بر عهده داشت. عیسی بک (ص 196) او را به اشتباه با عنوان «جمالالدین» که لقب پسرش بوده، یاد کرده است. 4. ابوعلی حسن بن علی. وی نیز از افراد فاضل این خاندان در حرفهٔ پزشکی محسوب میشده که از او کارهای پسندیده و معالجات مطلوبی به ظهور میرسیده است. ابن ابی اصیبعه (1/298) او را از «مشکورین» بغداد توصیف کرده است که در هر دو حالت از حسن شهرت او و اینکه در بغداد مورد عنایت بوده است خبر میدهد. صفدی (12/138) در زیر نام او، به اشتباه، شرح حال جمالالدین علی بن سعید ابن هبهٔالله را آورده است. 5. جمالالدین ابوالحسن علی بن سعید بن هبهٔالله، آخرین فرد شناخته شدهٔ این خاندان است که پزشکی فاضل و دانشمند، و در علم طب و علومِ وابسته به آن متشخص بوده است. وی در 580ق/1184م زنده بود، زیرا همامالدین عبدی شاعر در این سال او را در شعر خود به همراه شوخی و مزاح، به خوبی ستوده است (ابن ابی اصیبعه، 1/298- 299). بستانی (2/323)، ابوالحسن سعید بن هبهٔالله (د 495ق/ 1120م) طبیب و حکیم مشهور و استاد ابوالبرکات بغدادی را جزءِ افراد خاندان ابن اثردی قرار داده است، اما این سخن صحیح نمینماید، زیرا ابن ابی اصیبعه هر 5 نفر افراد این خاندان را در یکجا و همه را با شهرت ابن اثردی ذکر کرده و ابوالحسن سعید بن هبهٔالله را در جای دیگر (1/254- 255) و بدون قید شهرت مذکور آورده است. منابع دیگر از قبیل العبر ذهبی (2/371) نیز ابوالحسن سعید بن هبهٔالله را مستقل و بدون وابستگی به خاندان ابن اثردی یاد کردهاند.