اِبْنِ اَبی لِیْلی، محمّد بن عبدالرّحمان بن ابی لیلی انصاری کوفی (74- 148ق/693 - 765م)، فقیه محدّث، مفتی و قاضی کوفه. پدرش عبدالرّحمان از بزرگان تابعین بوده است (خطیب، 10/199). در کودکی پدرش را از دست داد و از این رو نتوانست از دانش او بهره گیرد (ذهبی، سیر، 6/310). ابن ابی لیلی از عالمان و فقیهان و محدّثان بنام روزگار خود، فقه و حدیث و قرائت قرآن آموخت. مشایخ او عبارتند از شعبی، نافع عمری، عطیّهٔ عوفی، برادر خود عیسی، پسر برادرش عبدالله بن عیسی (ابن ابی حاتم رازی، 2(3)/322)، عطاء بن ابی رباح، قاسم بن عبدالرحمان بن عبدالله بن مسعود، منهال بن عمرو، عمروبن مرّهٔ، ابو زبیر مکّی، حکم بن عتیبهٔ، حُمیضهٔ بن شمردل، اسماعیل بن امیّهٔ، ثابت بن عبید، اجلح بن عبدالله، عبدالله بن عطاء، محمد بن عبدالرحمان بن سعد بن زُرارهٔ، داوود بن علی امیر و دیگران (ذهبی، سیر، 6/310-311). ابن ابی لیلی از فقیهان بزرگ و از اصحاب رأی روزگار خود بود. در روزگار بنی امیّه به کار قضاوت در کوفه گمارده شد و در روزگار عباسیان نیز تا آخر عمر این سمت را حفظ کرد و در حدود 33 سال در این مقام باقی ماند (ابن خلّکان، 4/179). او با امام ابوحنیفه (د 150ق/ 767م) معاصر و چند سالی از او بزرگتر بود، اما بین آن دو همواره ناسازگاریهایی بر سر مسائل فقهی وجود داشت و ابوحنیفه بر برخی از احکام قضایی و روش داوری ابن ابی لیلی خرده میگرفت (همو، 4/179-180). یکی از دلایل این خردهگیریها این بود که ابوحنیفه در فتوا و آرای خود جسور بود و ابن ابی لیلی محتاطانه عمل میکرد. ذهبی وی را در فقاهت همتای ابوحنیفه دانسته است ( سیر، 6/311). امام احمد بن حنبل فقه ابن ابی لیلی را از حدیث وی برتر دانسته است (همانجا). او را در قضاوت و برخی از مسائل فقهی آراء ویژهای است (ابن ابی الدم، 265). با اینکه پدرش شیعی و از یاران بنام و معتبر امام علی(ع) به شمار میرفت، اما خود او سنّی بوده است. نوبختی (ص 7) و اشعری قمی (ص 6) وی را از حشویّه دانستهاند. بیشتر محدّثان و رجالشناسان اهلسنّت او را موثّقشمردهاند (ذهبی، میزانالاعتدال، 3/613) و حتّی بعضی از رجال شناسان شیعی او را راست گفتار و ممدوح یاد کردهاند (حلّی، 322؛ علامهٔ حلّی، 81). با اینهمه نظرهای مختلفی در اعتبار حدیث او ابراز شده است. نسائی مینویسد او یکی از فقها بود که در حدیث قوی نبود (سیروان، 205) و ابن حنبل او را ضعیف الحدیث گفته است (ابن حبان، 2/244) و برخی گفتهاند: در حفظ حدیث کسی از ابن ابی لیلی بدتر نبوده است (همانجا). قمّی مینویسد که طوسی (د 460ق/1068م) ابن ابی لیلی را از شاگردان امام جعفر صادق (ع) دانسته (1/202) و طبرسی حدیثی آورده است که گرایش شدید او را به امام صادق (ع) نشان میدهد (2/358-360)، اما روشن است که او شیعی نبوده است، زیرا گفتهاند که او به رأی خود فتوا میداده (ابن قتیبه، 494)، و نیز احادیثی که در مورد او در برخی از منابع روایی شیعی نقل شده، شواهدی است بر اینکه او شیعی نبوده است (طوسی، 6/221، 9/141، 208). بسیاری از راویان سدهٔ 2ق/8م در عراق از ابن ابی لیلی حدیث شنیده و نقل کردهاند که از آن میان میتوان به اینان اشاره کرد: ابن ابی عُمیر (نوری، 3/844)، قاضی ابویوسف (قاضی، 1/20)، شعبه، وکیع، ابونعیم، ابن جریج، شریک، قیس بن ربیع، علی بن مسهر، عبیدالله بن موسی (ابن ابی حاتم رازی، 7/322)، حسن بن صالح بن حی (ابواسحاق، 1/112)، عمران بن محمد (فرزند او) (ذهبی، تاریخ الاسلام، 6/123)، حمزهٔ زیّات، سفیان ثوری، احوص بن جوّاب، علی ابن هاشم بن برید، یحیی بن ابی زائده، عمروبن ابوقیس رازی، عقبهٔ بن خالد، عبدالله بن داوود خریبی، عیسی بن یونس، محمد بن ربیعهٔ، عبیداللّه بن موسی و عیسی بن مختار بن عبدالله (ذهبی، سیر، 6/311). گفته شده است که او اثری به نام الفرائض (ابن ندیم، 256) و نیز کتابی با عنوان الفردوس داشته است، اما نشانی از آن دو در دست نیست (خوانساری، 7/253). آراء فقهی او از طریق قاضی ابویوسف در کتاب ما اختلف فیه ابوحنیفهٔ و ابن ابی لیلی و شرحی که شافعی در کتاب الاَم برای آن نوشته به دست ما رسیده است.