اِبْنِ حَذّاء، ابوعبداله محمد بن یحیی تمیمی قُرطبی (347-416ق/ 958- 1025م)، فقیه، محدث، ادیب مالکی. وی در علم تعبیر رؤیا نیز بصیر بود (قاضی عیاض، 4/733؛ ذهبی، سیر، 17/444). در تاریخ ولادتش اختلاف است: بیشتر کسانی که از او یاد کردهاند، از جمله پسرس ابوعمر، تولد او را در محرم 347ق نوشتهاند (قاضی عیاض، 4/734؛ ابن بشکوال، 2/480)، اما بغدادی (2/63)، سال 348ق، پالنسیا (ص 422) 346ق و کحاله (12/99) 336ق را سال تولد او دانستهاند. قاضی عیاض (4/733) از قول ابن عفیف میگوید: این خاندان معتقدند که لقبشان «حذّاء» (= حُداخوان) بوده، زیرا جدشان در کاروان پیامبر اکرم(ص) به این شغل مفتخر بود، لکن چون نخستین نیای آنان در محلهٔ کفشدوزان، سُکنی گزیده بود و نیز به سبب مشابهت دو حرف «د» و «ذ» به اشتباه «حذّاء» خوانده شدند (قس: ابن فرحون، 2/237). وی از اعقاب داوود یکی از بزرگان بنی امیه و فرمانروای وقت مَرْج راهِط بود که از شام به اندلس رفت و بعدها فرزندانش در آن دیار حکومت یافتند و به جاه و مقام رسیدند (قاضی عیاض، ابن فرحون، همانجاها). او در حیات خود بسیاری از بزرگان و علمای فقه مالکی (بنابر قول قاضی عیاض، 4/733-734، حدود 60 تن) را ملاقات نموده و از محضر دانشمندان عصر خویش بهره برده (ابن بشکوال، 2/479؛ ابن فرحون، همانجا)، به شهرهای مختلف سفر کرده و هر بار بر اندوختهٔ علمی خویش افزوده است. 14 ساله بود که در قُرطبه نزد ابوبکر بن زَرْب شروع به فراگرفتن فقه نمود (قاضی عیاض، 4/733؛ قس: پالنسیا، 422) و نزد او ارج بسیار یافت آنچنانکه ابن زرب او را به فرزندی برگزید (ابن بشکوال، همانجا؛ قس: پالنسیا، همانجا). علماء و دانشمندان دیگری نیز نسبت به او سمت استادی داشتهاند از جمله: زکریا بن برطال، ابن سلیم، محمد بن ابی دلیم، ابوجعفر بن عونالله، ابوبکر زبیدی، ابوعیسی لیثی، ابن قوطیه (قاضی عیاض، 4/733-734؛ ابن بشکوال، همانجا؛ یاقوت، 19/108؛ ذهبی، سیر، 17/444). چندی بعد، از قرطبه به قیروان رفت و در آنجا از ابن ابی زید قیروانی دانش آموخت و از او اجازهٔ روایت یافت (قاضی عیاض، 4/734؛ ابن بشکوال، همانجا؛ ضبّی، 146). در 372ق حج گزارد و در حجاز تنی چند از علما از جمله ابواسحاق ابراهیم بن احمد دینوری را ملاقات نمود و از او حدیث شنید (قاضی عیاض، ابن بشکوال، همانجاها). سپس به مصر سفر کرد و از محضر برخی از فقهای آن سامان مانند ابوالقاسم عبدالرحمان بن عبدالله جوهری بهره جست (ابن بشکوال، ابن فرحون، همانجاها). سپس چون در فقه و حدیث بصیرت یافت به اندلس بازگشت و نزد ابومحمد اصیلی تقرب یافت و از محضرش کسب فیض نمود و به تکمیل معلومات خود همت گماشت (قاضی عیاض، ابن بشکوال، ابن فرحون، همانجاها). بسیاری، از جمله فرزندش ابوعمر، دانش او را در علوم گوناگون از جمله تعبیر رؤیا ستوده و گفتهاند در فقه و حدیث و درایه زبر دست بود چانکه از علمای متقدم و معاصر خویش چیزی کم نداشت (نک: قاضی عیاض، همانجا؛ ابن بشکوال، 2/479- 480؛ ذهبی، سیر، 17/444- 445). ابن حذاء بارها شغل قضا یافت، نخست در بجایه (قاضی عیاض، همانجا؛ ابن بشکوال، 2/480؛ صفدی، 5/196)، سپس در اشبیلیه به کار قضا پرداخت و گویا مدت اقامتش در این شهر از جاهای دیگر بیشتر بود و اعتباری که در این زمان میان اعیان کسب کرد، بسیار بود زیرا به قول ابن بشکوال (همانجا) در همان احوال با مرکز قرطبه نیز رابطهٔ استوار داشت و از مشاوران دولت قرطبه به شمار میرفت. وی سپس بر اثر قیام بربرها (ح 400ق/1010م) به ناچار به شمال اندلس رفت و در تُطِیله و سپس در شهر سالم به قضا مشغول شد (ابن بشکوال، 2/480). عاقبت در سرقسطه اقامت گزید و همانجا در ماه رمضان 416ق درگذشت (قاضی عیاض، 4/734؛ ذهبی، همانجا؛ قس: یاقوت، 19/108؛ سال 410ق) و او را در جوار قبر حَنَش بن عبدالله صَنْعانی (د 100ق/718م) به خاک سپردند و بنابر وصیتش اوراق کتاب الانباء علی اسماء الله او را در کفنش گذاردند (ابن بشکوال، همانجا؛ صفدی، 5/196). آثار: 1. الاستنباط لمعانی السنن و الاحکام من احادیث الموطأ، در 80 جزء (ابن فرحون، 2/237؛ قس: یاقوت، 19/109). 2. الانباء علی اسماءالله تعالی (یاقوت، همانجا؛ ابن فرحون، 2/238). 3. البشری فی تأویل الرؤیا، در 10 جزء (صفدی، همانجا) که به نامهای البشری فی تعبیر الرؤیا، عبارهٔ الرؤیا، البشری و الرؤیا آمده است (قس: قاضی عیاض، یاقوت، همانجاها؛ ذهبی، العبر، 2/231؛ همو، سیر، همانجا؛ ابن شاکر، 10/61). 4. التعریف بمن ذکر فی مُوَطّأ مالک بن انس من الرجال و النساء، که نسخهای از این کتاب در کتابخانهٔ قرویین فاس موجود است (نک: 483 I/463, .(GAS, 5. الخطب و سیر الخطباء (ابن بشکوال، همانجا).