اِبْنِ حِجّی، ابوالعباس شهاب الدین احمد بن علاءالدین حجی ابن موسی (751-816ق/1350-1413م)، محدث، فقیه شافعی و مورخ دمشقی. وی در دمشق متولد شد و در همانجا پرورش یافت (مقریزی، 276؛ ابن قاضی شهبه، 4/11). ابتدا قرآن را حفظ کرد (سخاوی، الضوء، 269) و سپس نزد پدرش علاءالدین حجی (د 782ق/1380م) - که فقیه نامدار شام و مردی زاهد و پارسا بود (ابن حجر، الدرر الکامنهٔ، 2/105) - و بهاءالدین ابوالبقا و چند تن دیگر فقه آموخت. همچین از استادان زمانش از جمله اذرعی، عمادالدین حسبانی، ابن قاضی زبدانی، ابن خطیب یبرود، غزی، تاجالدین سُبکی و شمسالدین موصلی بهره گرفت (ابن حجر، انباء الغمر، 7/122؛ سخاوی، همان، 269، 270). به گفتهٔ خود او، پدرش که سرپرست و از نخستین استادان او بود در تعیین جهت تحصیلات او، به ویژه در رشتهٔ حدیث تأثیر داشت (ابن حجر، همان، 7/123). ابن حجّی حدیث را نزد ابن کثیر و ابن رافع آموخت و از بسیاری، از جمله عماد بن شیرجی و احمد بن اسماعیل و محمد بن حمید و ابن امیله و صلاح بن عمر حدیث شنید و گروهی به وی اجازهٔ روایت دادند (همان، 7/122؛ سخاوی، همان، 270). علاوه بر محدثان دمشق از گروهی از استادان شهرهای مختلف از جمله قدس، مدینه، بعلبک و حلب نیز اجازه دریافت داشت (نعیمی، 139-141) که بنابر مرسوم، نام آنها را با تمام جزئیات تحصیل خود و همراه با کتابهای درسی در نوشتههایی موسوم به المعجم آورد. وی بر اثر پشتکار بسیار در فقه و حدیث برجسته و ممتاز شد (ابن حجر، همانجا) و در بسیاری از مدارس شافعی سرزمینهای شام تدریس کرد (نعیمی، 143). ابن حجی دربارهٔ مدارس عصر خود کتابی نوشت به نام الدارس من اخبار المدارس و در آن زندگینامهٔ وقف کنندگان و مدرسان را تا زمان خود گرد آورد. ابن قاضی شهبه این کتاب را نفیس و دارای اطلاعات بسیار دانسته است (4/12). به گفتهٔ نعیمی بیشتر این کتاب در حملهٔ تاتارها سوخت (1/143). ابن حجی علاوه بر تدریس حدیث و فقه در مدارس، دارای مقام فتوی نیز بود و چندی به نیابت قضا رسید. همچنین در مسجد اموی وعظ میگفت و نظارت آنجا را نیز برعهده داشت. وی بارها به قاهره رفت، و در آنجا حدیث گفت و درس و فتوی داد. ابن حجر (د 852ق/1448م) در همان شهر با او ملاقات کرده و از محضر او بهره گرفته است. پس از این ملاقات بود که ابن حجی در عنوان کتاب تعلیق التعلیق ابن حجر بر حافظ بودن او گواهی داد (ابن حجر، همان، 7/122، 123؛ سخاوی، همانجا). او در آخرین سفر به قاهره در 808ق/1405م حامل نامهای از طرف نایب دمشق الملک المؤید امیر شیخ محمودی (د 822ق/1421م) - پیش از به سلطنت رسیدن او - برای ملک ناصر فرج بن برقوق (مهٔ 815ق/1412م) بود (مقریزی، 4(1/277؛ ابن حجر، همانجا). وی پس از این سفر به دمشق بازگشت و تا پایان عمر در همانجا ماند. ابن حجی بعد از آنکه از یورش تاتارها جان به سلامت برد مقام نیابت قضا را ترک کرد و پس از آن بارها از او برای مقام قاضی القضاتی دمشق دعوت شد، ولی نپذیرفت و باقی عمر را به عبادت و تألیف کتاب و اشتغالات دیگر گذراند. وی در اواخر عمر از دانشمندان برجستهٔ شام به شمار میآمد. ابن قاضی شهبه، شاگرد وی که به اعتراف خود از او بهرههای بسیار گرفته، از خصوصیات برجستهٔ اخلاقی و علمی او سخن گفته است (4/13). ابن حجی دارای تألیفات بسیاری بوده است که غیر از معجم نام استادانش و الدارس من اخبار المدارس، عبارتند از: شرح بر بخشی از المحرر ابن عبدالهادی؛ ردّیه بر المهمات و الالغاز اسنوی (د 722ق/1370م) که در آنها اشتباههای او را مشخص کرده؛ جمع المفترق، دربارهٔ فوائد علوم مختلف (ابن قاضی شهبه، 4/12؛ ابن حجر، همان، 1/123). سخاوی اثر دیگری نیز به ابن حجی نسبت داده که ذیلی است بر وفیات تقیالدین بن رافع (د 774ق/1372م) (اعلان، 334؛ حاجی خلیفه، 2/2019). آثار ابن حجی بجز ذیل او بر تاریخ ابن کثیر تاکنون به دست ما نرسیده است (منجد، 230). ذیل تاریخ ابن کثیر مهمترین اثر ابن حجی است که مؤلف حوادث و وفیات سالهای 741 تا 760 و 769ق تا نزدیک مرگش را در آن آورده است. وی تاریخ خود را ماه به ماه تنظیم کرده و حوادث هر ماه را جداگانه ثبت کرده است. به درخواست ابن حجی، ابن قاضی شهبه حوادث بین سالهای 760- 768ق را که مؤلف نیاورده بود تکمیل کرد و علاوه بر آن، آخرین وقایع مصر و دیگر کشورها را نیز بدان افزود. افزون بر این، ابن قاضی شهبه زندگینامههای افراد دیگری را با تفصیل بیشتر در این کتاب بیان داشت و این تاریخ را در 7 جلد مفصل تا آخر 840 ق فراهم آورد (ابن قاضی شهبه، 4/12، 13؛ ابن حجر، همان، 7/123؛ سخاوی، همان، 310، 311؛ II/63 .(GAL,ابن طولون (د 953ق/1546م) این اثر را با نام التاریخ التذییل (؟) در شمار تألیفات ابن حجی آورده است (1/181)، اما حاجی خلیفه بر خلاف مؤلفان دیگر این اثر ابن حجی را ذیل بر عبر الاعصار حسینی دانسته و مشخصات آن را همانند منابع قدیمتر ذکر کرده است (1/277، 1122). نسخهای از این اثر تاریخی ابن حجی در کتابخانهٔ برلین موجود است که آن را به ابن حجر عسقلانی نسبت دادهاند، اما آلوارت با دلایلی آشکار این انتساب را نادرست خوانده و این اثر را همان ذیل تاریخ ابن کثیر تألیف ابن حجی به شمار آورده است. این نسخه (که احتمالاً میبایست دو جلد بوده باشد) شامل وقایع و وفیات سالهای 796- 815ق است که در این بین وقایع سالهای 805 - 808ق افتاده است .(II/65-66) صلاحالدین منّجد اعتقاد دارد که ابن حجر در کتاب انباء الغمر از مطالب تاریخ ابن حجی استفادهٔ فراوان کرده و آخرین مطالبی که در آن از کتاب ابن حجی نقل شده، در شرح حال محمد بن عثمان السلمی الدمشقی (د 815ق/1412م) است. بروکلمان اثری را که ووستنفلد به ابن حجی نسبت داده، یعنی تکملهٔ تاریخ ذهبی، جلد 23 مسالک الابصار عمری (د 749ق/1348م) دانسته است ، GAL) همانجا).